نوشته بود

نــوشته بود:
-دلـم برایِ نـسل جَـوان می‌سوزد.
نوشـته‌اَش دَرد داشت؛ خــیلی:)!
دیدگاه ها (۰)

چقدر بودن بی این قرن، خوشبختی‌ست..از کوله پشتیِ مادرانه می ا...

تـو از بـاران بودی و این شهر،کنار گوشَت از خشکی خورشید، لالا...

- دلخوش باش به باریکه‌‌‌ی نوری که از بین چین های پرده، روی ت...

‏در نهایت آدما دقیقاً همون چیزی میشن کهقسم خورده بودند هرگز ...

درد زهرا سینه و مسمار نیستماندنِ بین در وُ دیوار نیستغُصِّه ...

اهل شعرم… اهل تنهایی و درد…پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط