من میرم نگاه میکنم

من میرم نگاه می‌کنم....
ویو تهیونگ
رفتم بالا و در اتاق دخترا زدم صدایی نیومد چند بار این کارو تکرار کردم وقتی دیدم صدایی نمیاد درو باز کردم و دیدم دیدم هیچکی تو اتاق نیستش فورا رفتم پایین و به پسرا گفتم همه موبایل به دست شدن و زنگ زدن به پسرا
ویو دخترا
ما تو ترافیک گیر کرده بودیم و نمی‌دونستیم چیکار کنیم چون ساعت شده بود ۱۲ و ما خیلی نگران بودیم
×بچه‌ها به نظرتون اگه برسیم چیکارمون میکنن
+نکنه انتظار داری اونی که خودت فکر می‌کنی بگم....... خوب معلومه دیگه دعوامون می‌کنن 🙁
~وای اگه بریم خونه تهیونگ میکشم
=عصبانیت جیهوب دیدی؟
^هیچ کدوم وضعتون از من بدتر نیست
(رسیدن خونه)
~وقتی درو وا کردم دیدم پسرا یا عصبانیت بهمون زل زدن
ته:کجا بودید
~دا..
ته:ساکت هیچی نشنوم برو تو اتاقت
....
دیدگاه ها (۷)

ببینید کی بعد دوهفته مسددودی برگشتههههه

تولدت مبارک پیشولیییییی🥺♥️

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

پارت 2. خیانت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط