قطعه ای از بهشت

قطعه ای از بهشت
قطعه ای از بهشت، باید هم این گونه باشد.

و مگر می شود قطعه ای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!

آنجا همیشه شلوغ است و چه زیباست که این حالت توفانی همیشه در سیطره ای عرفانی است. وقتی که می رسی و روبه روی ضریح می ایستی؛

وقتی که می بینی دست های قد کشیده را که به طرف ضریح می روند؛

وقتی می بینی ضریح نقطه ای شده است شبیه به مرکز یک پرگار و گویی تمام اشیا در اطراف را به طرف خود می کشد؛

وقتی می بینی حتی انگار آینه کاری ها و نقش و نگارها دوست دارند کنده شوند و به طرف ضریح بروند و حتی تمام حروف و واژه های متبرک در اطراف دوست دارند به حرکت درآیند؛

وقتی حس می کنی این مرکز ثقل منتظر آمدنت بوده است و وقتی حس می کنی، غریب طوس همچنان غریب است و تمام این آشنایان، تمام روشنایی ها، مثل وطن او نیست؛

اینجاست که چشم هایت خود به خود می جوشند و دست هایت به طرف ضریح قد می کشند؛ گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است.

حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست؛

سلام که بدهی، حس می کنی آنجا وطن توست.

تنها کافی است بگویی «اَلسَّلٰامُ عَلَیک یٰا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضٰا الْمُرْتَضٰی».
دیدگاه ها (۱)

#شهدا#شهید_حججی#عروسی#باتو_میخواهم_به_بهشت_برسم

همه ایران منتظرتیم #قهرمان #شهید_حججی#قصه_ما_به_سر_رسید#عشق_...

#دوست_شهید

🌸 حاج اسماعیل دولابی :🍃 هنگامی که به یاد امام حسین(ع) می ا...

حالا می فهمین چرا من با ذااااااات "" سلبریتی "" مشکل دارم ؟!...

مافیای مخوف اینترنت و فیلترشکن ها زمانی تو این مملکت شروع شد...

اقا شما غلللللط می کنی تا حداقل پایان جام جهانی دست به اقای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط