غزل مرثیه بی بی حضرت فاطمه معصومهس

غزل مرثیه بی بی حضرت فاطمه معصومه(س)


با اینکه به چشمت رخ دلدار ندیدی
بانو عوضش هم غم بسیار ندیدی


گل روی سرت از سر هر بام رسیده
گل روی سرت آمده و خار ندیدی


چشمان همه خاک کف پای تو بودند
در کوچه و پس کوچه تو آزار ندیدی


ای فاطمه ی حضرت کاظم به خداوند
یک لحظه غم دختر کرار ندیدی


دست احدی چادرتان را نکشیده
شرمندگی چشم علمدار ندیدی


با معجر پاره رخ خود را نگرفتی
ناموس رضا مجلس اشرار ندیدی


بانو وسط برده فروشان که نرفتی
دور و بر خود چشم خریدار ندیدی


دختر به امانت به شما کس نسپرد و
کم مو شدنش را به شب تار ندیدی


در حجره تن عشق تو افتاد نه گودال
خس خس زدن سینه ی آن یار ندیدی


دستان برادر به دل خاک سپردت
با اینکه به چشمت رخ دلدار ندیدی
دیدگاه ها (۱)

بابت این شعر ببخشید خیلے سنگینہ..مادرے خورد زمین و همہ جا ری...

خانم سونیا ویلیامزفضانوردهندی الاصل آمریکایی تبار است. اوپس ...

بخری یا نخری ماکه خریدار توییمای طبیب همگان ماهمه بیمار تویی...

نعمتی به نام عزت نفس مخصوص ما شیعیان است ،که نقش اول و اصلی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط