ام المومنین
#سی_سحر #سی_روضه
#سحر_دهم
#مادر_سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
حالی غریب داری و در فکر رفتنی
#دردی_به_سینه_داری_و_حرفی_نمیزنی
داری برای رفتن خود چانه میزنی
موی مرا به گریه چرا شانه میزنی
#با_دانه_های_اشک_تو_افطار_میکنم
همسایه را ز داغ تو بیدار میکنم
همسایه ها برای تو پرپر نمیزنند
داری تو میروی و به تو سر نمیزنند
مادر بگو که مکه چه آورده بر سرت
که قد خمیده میروی از پیش دخترت
مادر ! پدر غروب تو را گریه میکند
و خاطرات خوب تو را گریه میکند
بخشیدهای تمام خودت را به آفتاب
و زنده شد به مهر تو مادر ابوتراب
چیزی نمانده است که دیگر فدا کنی
باید برای رفتن زهرا دعا کنی
حالا که پر کشیدن تو گشته باورم
#آیا_کفن_برای_تو_مانده_است_مادرم؟
هی تشنه میشوی و مرا میزنی صدا
و هی #سلام_میدهی_امشب_به_کربلا
گریه گرفت و مکه دوباره در آب رفت
مادر دوباره وضو گرفت و دوباره به خواب رفت
مادر؛ پدر تشهد خود را تمام کرد
و جبرئیل آمد و بر تو سلام کرد
مادر جواب فاطمه را لااقل بده
یا لااقل به دختر خود هم اجل بده
چشم و چراغ خانهی خورشید الامان
رنگین کمان بیت نبوت نرو ...بمان
اینجا که مکه است مدینه چگونه است
جریان میخ و آن در و سینه چگونه است
اینجا بهانه نیست مدینه بهانه است
آنجا جواب گریه من تازیانه است
مکه اگر چه طعنهی زخم زبان زدند
اینجا #به_دست_های_علی_ریسمان_زدند
مکه اگرچه در به روی خویش بستهاند
اما #مدینه_پهلوی_من_را_شکسته_اند
[#رحمان_نوازنی]
#سحر_دهم
#مادر_سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
حالی غریب داری و در فکر رفتنی
#دردی_به_سینه_داری_و_حرفی_نمیزنی
داری برای رفتن خود چانه میزنی
موی مرا به گریه چرا شانه میزنی
#با_دانه_های_اشک_تو_افطار_میکنم
همسایه را ز داغ تو بیدار میکنم
همسایه ها برای تو پرپر نمیزنند
داری تو میروی و به تو سر نمیزنند
مادر بگو که مکه چه آورده بر سرت
که قد خمیده میروی از پیش دخترت
مادر ! پدر غروب تو را گریه میکند
و خاطرات خوب تو را گریه میکند
بخشیدهای تمام خودت را به آفتاب
و زنده شد به مهر تو مادر ابوتراب
چیزی نمانده است که دیگر فدا کنی
باید برای رفتن زهرا دعا کنی
حالا که پر کشیدن تو گشته باورم
#آیا_کفن_برای_تو_مانده_است_مادرم؟
هی تشنه میشوی و مرا میزنی صدا
و هی #سلام_میدهی_امشب_به_کربلا
گریه گرفت و مکه دوباره در آب رفت
مادر دوباره وضو گرفت و دوباره به خواب رفت
مادر؛ پدر تشهد خود را تمام کرد
و جبرئیل آمد و بر تو سلام کرد
مادر جواب فاطمه را لااقل بده
یا لااقل به دختر خود هم اجل بده
چشم و چراغ خانهی خورشید الامان
رنگین کمان بیت نبوت نرو ...بمان
اینجا که مکه است مدینه چگونه است
جریان میخ و آن در و سینه چگونه است
اینجا بهانه نیست مدینه بهانه است
آنجا جواب گریه من تازیانه است
مکه اگر چه طعنهی زخم زبان زدند
اینجا #به_دست_های_علی_ریسمان_زدند
مکه اگرچه در به روی خویش بستهاند
اما #مدینه_پهلوی_من_را_شکسته_اند
[#رحمان_نوازنی]
۳.۲k
۲۳ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.