29
پارت 29 رقاص مرگ
بعد از حرف لیا همه اعضا سکوت کردن اما..
#کوک اگه با یه ربات ازدواج میکردی پر مهر و عاطفه تر بود تا لیا
_هیچی نمیگه
✓کوک نمیخوای چیزی بگی؟
_لیا میشه بس کنی؟
✓یاععع زنیکه(امد جلوی ات)دوباره چکار باهاش کردی که اینجوری برا من گارد میگیره؟ جادوگر.(امم چطور توضیح بدم؟ اها ببینید بعد از این حرف یه اب دهن پرت میکنه)
_لیا بس کن اونو دزدیدن منم رفتم کمکش همین
✓اگه منم بودم این کارو میکردی؟
_عزیزم نمیزارم اونا حتی دستشون به تو برسه(خر کردن)
✓جدی؟ وای عزیزم عاشقتم.
_منم حالا برو بخواب تا من بیام
✓باش
_امشب همه اینجا بخوابید
(همه موافقت کردن) ته هم که خوابه)
ادمین ویو😁؛
همه خوابیدن توی این فاصله لیا بلند میشه میره توی اتاق ات میاد ات رو خفه کنه درحال خفه کردن میشه که...
قبل از کار لیا
#ایشش گلوم انگار خشک شده (بلند شد و رفت سمت اشپز خونه که صدای دست و پا زدن روی ملافه رو میشنوه کنجکاو میره توی اتاق که لیت رو میبینه سریع میره طرفش و....
بعد از حرف لیا همه اعضا سکوت کردن اما..
#کوک اگه با یه ربات ازدواج میکردی پر مهر و عاطفه تر بود تا لیا
_هیچی نمیگه
✓کوک نمیخوای چیزی بگی؟
_لیا میشه بس کنی؟
✓یاععع زنیکه(امد جلوی ات)دوباره چکار باهاش کردی که اینجوری برا من گارد میگیره؟ جادوگر.(امم چطور توضیح بدم؟ اها ببینید بعد از این حرف یه اب دهن پرت میکنه)
_لیا بس کن اونو دزدیدن منم رفتم کمکش همین
✓اگه منم بودم این کارو میکردی؟
_عزیزم نمیزارم اونا حتی دستشون به تو برسه(خر کردن)
✓جدی؟ وای عزیزم عاشقتم.
_منم حالا برو بخواب تا من بیام
✓باش
_امشب همه اینجا بخوابید
(همه موافقت کردن) ته هم که خوابه)
ادمین ویو😁؛
همه خوابیدن توی این فاصله لیا بلند میشه میره توی اتاق ات میاد ات رو خفه کنه درحال خفه کردن میشه که...
قبل از کار لیا
#ایشش گلوم انگار خشک شده (بلند شد و رفت سمت اشپز خونه که صدای دست و پا زدن روی ملافه رو میشنوه کنجکاو میره توی اتاق که لیت رو میبینه سریع میره طرفش و....
- ۵.۱k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط