خواهرم اولین هدیه اش را
خواهرم اولین هدیه اش را
در زیر زمین
لا به لای لباس های بی حوصله ،
ٺشٺ های وارونه ،
لا به لای گل های ٺزئینی پنهان می ڪرد
و هر از چند گاهی
به بهانه ی درس و ڪٺاب
هدیه اش را بر می داشٺ و
می رفٺ هواخوری
خواهرم عاشقی نڪرد
و ٺا آمد جای قلبش را نشان مان بدهد
مردی حلقه ای به او انداخٺ
و ٺا آشپزخانه
او را به زور روی زمین ڪشید ...!
| بهرنگ قاسمی |
در زیر زمین
لا به لای لباس های بی حوصله ،
ٺشٺ های وارونه ،
لا به لای گل های ٺزئینی پنهان می ڪرد
و هر از چند گاهی
به بهانه ی درس و ڪٺاب
هدیه اش را بر می داشٺ و
می رفٺ هواخوری
خواهرم عاشقی نڪرد
و ٺا آمد جای قلبش را نشان مان بدهد
مردی حلقه ای به او انداخٺ
و ٺا آشپزخانه
او را به زور روی زمین ڪشید ...!
| بهرنگ قاسمی |
۶۶۲
۲۳ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.