گفتمت عاشق شدم اما نمی شد باورت

گفتمت عاشق شدم اما نمی شد باورت
گفتمت پیشم بمان گفتی نمانم در برت

گفتمت بی تو نه شب دارم نه روز ای نازنین
گفتی این عشق خیالی را بینداز از سرت

گفتمت دل را به دستت داده ام دلدار من
گفتی از اینجا برو این دل نباشد دلبرت

گفتمت شعر من از ناز نگاه مست توست
گفتی بر جای دگر بر این کتاب و دفترت

گفتمت تا کی مرا اینگونه آتش می زنی
گفتی آن جا که ببارد خون ز چشمان ترت

گفتمت فرهادم و صد تیشه بر دل می زنم
گفتی شیرین نیستم بگذر تو جان مادرت

گفتمت یک بار دیگر فرصتی دنیای من
گفتی دنیا فانی است این هم جواب 

.
دیدگاه ها (۴)

فقط " دوری " نیست کهآدم را می سوزونه!!!بودن و مال " تو " نبو...

مــن دیــر فهمیـــدم کــهفقـــط یـه جایگـــزیــن بــودمنــه ...

من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی و گرمواسه عشق بازی موجا قامت...

نفرین به تو دنیا که فریبم دادیصدها گله از من به ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط