موهاش رو شونه هاش ریخته بود

موهاش رو شونه هاش ریخته بود
پنجره اتاقش رو باز کرد
باد موهاش رو نوازش کرد
سیگارش داشت می سوخت
آهنگ رو زمزمه میکرد
به دستای خونیش نگاه کرد
اشک از چشماش اومد پایین
چشماشو بست
فرشته ها پرواز میکنن
این و گفت و پرید:)))
دیدگاه ها (۷۱)

ﯾﮑــــــے ﺑﺎﯾב ﺑﺎﺷﮧ !! ﯾﮑــــــے ﮐﮧ ﺁבﻣﻮ ﺻבا ﮐﻨﮧ ، ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﮐﻮ...

حوصِلِه ! سَر ! ~_~ !عِشق ! پَر ! 🚫 دَرس ! خَر ! 🐴 وَقت ! پُ...

•\ ”سُقـ≈ـوطٓ“ تـ†ـاّواٰنِ پَریـ^ـدَنٔ با خِیلیـⁿـاٰستٌ /•

رفیقیه روزی میرسه😊 صبح از خواب پا میشی💙 .گوشیتو ور میداری می...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 93 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩اما...

ادامه پارت قبل یون بیول دلخور از اتاق خارج شد جلوی اتاقش ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط