موهاش رو شونه هاش ریخته بود
موهاش رو شونه هاش ریخته بود
پنجره اتاقش رو باز کرد
باد موهاش رو نوازش کرد
سیگارش داشت می سوخت
آهنگ رو زمزمه میکرد
به دستای خونیش نگاه کرد
اشک از چشماش اومد پایین
چشماشو بست
فرشته ها پرواز میکنن
این و گفت و پرید:)))
پنجره اتاقش رو باز کرد
باد موهاش رو نوازش کرد
سیگارش داشت می سوخت
آهنگ رو زمزمه میکرد
به دستای خونیش نگاه کرد
اشک از چشماش اومد پایین
چشماشو بست
فرشته ها پرواز میکنن
این و گفت و پرید:)))
۴.۲k
۱۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.