نور چشمان #علی آن شه مردان آمد حیف و صد حیف که در واقعه کرب...

دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی تو رگام می جوشه خونم...

زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کـن گردشـــی در کوچــه باغ را...

گل مــی کنـــد به باغ نگـاهت جـوانیم وقــتی بروی دامـــن خـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط