شاهنامه رازونماد جمشید
#شاهنامه#رازونماد#جمشید
رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه:
#جمشید- تابش ناز و کام
۶- اندازهدانی و هندازگری(مهندسی)
پیشرفت شگرف نیاکان که راهگشای دستاوردهای بزرگی در پهنه دانش مهندسی گشت، پیبردن به «اندازه» و «اندازهگیری» بود!
واژه اوستایی «هَن تَچ »*در پهلوی به «هَندَچَک» و در پارسی به «اندازه» و در زبان تازی به «هندسه» دگریده و تازیان از آن واژه «مهندس» را نیز برساختند، که براستی «اندازهدانی» یا «مهندسی» از آن ایرانیان بود و تازیان این دانش را وامدار نیاکان مایند!
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه فراگیری دانش «اندازه» را از رویدادهای «نوروز» و دوران جم دانسته است:
«در این روز بود که جم مقادیر اشیا را استخراج کرد و پادشاهان پس از او این روز را میمون و فرخنده داشتند...» (داناسرشت۱۳۸۶- ر۳۳۱)
فردوسی فرزانه این پیشرفت بزرگ نیاکان را چنین میسراید:
به سنگ و به گل چون که دیوار کرد
به خشت از برش هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخهای بلند
چُن ایوان که باشد پناه از گزند
* «هن= هم» و «تچ= روان کردن» (ن.ک. فرهنگ واژه های اوستا) پس «هن تچ = همرواندن»، بازگشت دارد به روی هم نهادن دو چیز برای دلآسودگی از همانها بود
#جمشید- تابش ناز و کام
7- گوهرشناسی و سنگتراشی
یافتههای باستانشناسی پایگاههایی که به دوران جمشید (هفت تا ده هزارسال - از دیدگاه باستانشناسی؛ دوران نوسنگی) باز میگردد، همچون تپههای حسنلو و حاجی فیروز(نقده) و... گواهند که در این روزگار، نیاکان ورز دادن و ریخت دادن و پختن گل و ساختن آوند و پیکرههای سفالین را نیز آموختند!
از سوی دیگر، نیاکان در کف نهرها سنگهایی رنگین می یافتند! پس با گردآوری آنها زیبایی را به خانه میبردند و از آنِ خود میساختند! همچنین با پیبردن نیاکان به ویژگی سنگ آتشزنه و شکستن آن سنگها هنگام برخورد، زیبایی و درخشندگی آنها به چشم آمد! پس به شکستن سنگها و بیرون آوردن گهر از درون آنها پرداختند. میتوان پنداشت که ساییدن سنگها به یکدیگر و ریختدادن آنها را نیز آرام آرام آموختند و نخستین پیکرهها را نیز ساختند!
دفتر دانایی و داد، شاهنامه فردوسی این پیشرفتهای نیاکان را چنین باز میگوید:
ز خارا گهر جست یک روزگار
همی کرد از او روشنی خواستار
به دست آمدش چند گونه گهر
چو یاقوت و بیجاده و سیم و زر
ز خارا بَد افسون برون آورید
شد آراسته بندها را کلید
https://t.me/ShahnamehToosi
رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه:
#جمشید- تابش ناز و کام
۶- اندازهدانی و هندازگری(مهندسی)
پیشرفت شگرف نیاکان که راهگشای دستاوردهای بزرگی در پهنه دانش مهندسی گشت، پیبردن به «اندازه» و «اندازهگیری» بود!
واژه اوستایی «هَن تَچ »*در پهلوی به «هَندَچَک» و در پارسی به «اندازه» و در زبان تازی به «هندسه» دگریده و تازیان از آن واژه «مهندس» را نیز برساختند، که براستی «اندازهدانی» یا «مهندسی» از آن ایرانیان بود و تازیان این دانش را وامدار نیاکان مایند!
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه فراگیری دانش «اندازه» را از رویدادهای «نوروز» و دوران جم دانسته است:
«در این روز بود که جم مقادیر اشیا را استخراج کرد و پادشاهان پس از او این روز را میمون و فرخنده داشتند...» (داناسرشت۱۳۸۶- ر۳۳۱)
فردوسی فرزانه این پیشرفت بزرگ نیاکان را چنین میسراید:
به سنگ و به گل چون که دیوار کرد
به خشت از برش هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخهای بلند
چُن ایوان که باشد پناه از گزند
* «هن= هم» و «تچ= روان کردن» (ن.ک. فرهنگ واژه های اوستا) پس «هن تچ = همرواندن»، بازگشت دارد به روی هم نهادن دو چیز برای دلآسودگی از همانها بود
#جمشید- تابش ناز و کام
7- گوهرشناسی و سنگتراشی
یافتههای باستانشناسی پایگاههایی که به دوران جمشید (هفت تا ده هزارسال - از دیدگاه باستانشناسی؛ دوران نوسنگی) باز میگردد، همچون تپههای حسنلو و حاجی فیروز(نقده) و... گواهند که در این روزگار، نیاکان ورز دادن و ریخت دادن و پختن گل و ساختن آوند و پیکرههای سفالین را نیز آموختند!
از سوی دیگر، نیاکان در کف نهرها سنگهایی رنگین می یافتند! پس با گردآوری آنها زیبایی را به خانه میبردند و از آنِ خود میساختند! همچنین با پیبردن نیاکان به ویژگی سنگ آتشزنه و شکستن آن سنگها هنگام برخورد، زیبایی و درخشندگی آنها به چشم آمد! پس به شکستن سنگها و بیرون آوردن گهر از درون آنها پرداختند. میتوان پنداشت که ساییدن سنگها به یکدیگر و ریختدادن آنها را نیز آرام آرام آموختند و نخستین پیکرهها را نیز ساختند!
دفتر دانایی و داد، شاهنامه فردوسی این پیشرفتهای نیاکان را چنین باز میگوید:
ز خارا گهر جست یک روزگار
همی کرد از او روشنی خواستار
به دست آمدش چند گونه گهر
چو یاقوت و بیجاده و سیم و زر
ز خارا بَد افسون برون آورید
شد آراسته بندها را کلید
https://t.me/ShahnamehToosi
۲.۹k
۲۹ دی ۱۴۰۰