سالهاست که زن بودن را فراموش کرده ایم

سالهاست که زن بودن را فراموش کرده ایم.
سالهاست دیگر همسران فداکار و مادران دلسوز نیستیم.
در عوض راننده های خوبی شده ایم،حسابداران خبره،مامور خریدان زرنگ،مدیران توانمند،باربران قوی،استراتژیست های باهوش،اما دیگر خودمان نیستیم.
ما گم شدیم !
چه کسی ما را به دنیای خشن و خالی از لطافت مردان کشاند؟ شانه هایمان،بازوانمان و زانوهایمان هنوز زنانه اند.هنوز برای مرد شدن ساخته نشدند.

از یادمان رفته زن بودن اوج غرور است.صبرمان ،عواطفمان،هنرمان ارزشمندتر از هر آنچه است که به دست آوردیم.

دلم برای نوه هایمان میسوزد.
چه کسی میخواهد به دخترانمان مادر بودن را بیاموزد؟میدانید؟ خانه از مادران خالی شده است و مردان چه لذتی میبرند از این گم شدن،از این خالی شدن خانه، دیگر دغدغه خرج و برج را ندارند،نگران خرید و دیر رسیدن بچه ها، آینده خانواده و... .
به لطف مرد شدن ما آنها فرصت زیادی برای راحت زندگی کردن پیدا کرده اند. نکند آدرس را خودشان اشتباه داده اند؟
دلم برای زن بودنمان تنگ شده!
دیدگاه ها (۴)

مرد و زن ندارد.... به نقطه ما شدن که رسیدی...شورانگیزترین با...

♥نباید یه تار مو از سرت کم بشه ...♥♥حق نداری اخم کنی ...♥♥هم...

گاهی بادویدن برای رسیدن به کسی،نفسی برای ماندن درکناراونخواه...

وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی چرا باید لحظه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط