آن چنان به هم نزدیکیم

آن چنان به هم نزدیکیم
که دست های تو بر گردنم
گوئی دست های من است
و آن طور
در هم تنیده ایم که
وقتی چشمانت را می بندی
من به خواب می روم ...

من..همین الان.. یهوییی فدات..
دیدگاه ها (۱)

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ،ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ...

همه کسم..عشق پاکم..نفس هام.به نفس هات بنده..دورت بگردم..عمرم...

دلبرم مست و خوش کلام شده من به فدایشسرا پا ناز و خرامان شده ...

اگر تو، روی نیمکتیاین سوی دنیاتنها نشسته ایو همه آن چه نداری...

عاشقانه های شبنم

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط