طرحخوانشدهروزآخر

#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_سوم
#قسمت_یازده
___🍃🌸🍃🌸🍃___

شب از نیمه گذشته بود و وارد بیست و ششمین روز میشدیم.
یعنی ۱۶ فروردین ماه سال ۹۵.
حدود ساعت ۲:۳۰ و در حالی که هنوز خمپاره‌ها و توپ ها به شدت کار می کردند، خوابم برد. برای نماز که بیدار شدم، دیدم ابراهیم از شدت خستگی و بیماری که داشت، هنوز خواب است. ابو محسن نماز میخواند. ابراهیم را بیدار کردم تا نماز جماعت بخوانیم.
بعد از نماز ابراهیم بلند شد و قضای نماز شبش را خواند. سعی می‌کرد نمازش را در هر صورتی بخواند؛ این یکی از خصوصیاتش بود. کلا آدم متفاوتی بود.
به هر حال همه دوباره خوابیدند. دیگر صدای انفجار ها هم فروکش کرده بود‌.
حوصله ام سر رفته بود. ساعت ۷:۳۰ دوربین را برداشتم و مجدداً رفتم بیرون تا وضعیت العیس را بررسی کنم.
خبری نبود و همه چیز آرام شده بود. این وضعیت آرامش از نظر من خوشحال کننده نبود؛ چون دشمن با فراغ بال، فرصت تثبیت و تحکیم مواضع اش را پیدا می‌کرد. برگشتم پایین و شروع کردم به نوشتن گزارش ماموریتم. در تمام مدت ماموریت هر وقت کوچک ترین فرصتی پیدا میکردیم، گزارش را می‌نوشتیم؛ یا به اصطلاح خودمان مشق مینوشتیم. قلم ابراهیم عالی بود گزارش‌هایی که من می نوشتم با گزارش‌های ابراهیم قابل قیاس نبود.
ساعت نه، دیگر همه بیدار شده بودند و ابراهیم مشغول خواندن زیارت عاشورا و مناجات ذاکرین(خمسه عشر) بود.
دو ساعت بعد حنیف تماس گرفت و گفت که مالک و تراب آماده باشید برای ماموریت.

🔻ادامه دارد...

─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅--
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir

✅ نشرش با شما
دیدگاه ها (۰)

─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی🌐 | ww...

#هفت_روز_تا_میلاد_پدر_مهربانای وارث تاج و تخت محمود بیا..مرآ...

🌷شهادت اجر کسانی است که در زندگی خود مدام در حال درگیری با ن...

#هشت_روز_تا_میلاد_پدر_مهربانای وارث تاج و تخت محمود بیا..مرآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط