حکایت باران بی امان است

حکایتِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت می‌دارم ...

شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزاب‌ها
به بی‌راهه و راه‌ها تاختن
بی‌تاب ٬ بی‌قرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن

حکایت بارانی بی‌قرار است
این گونه که من دوستت می‌دارم ...

👤 #محمد_شمس_لنگرودی
دیدگاه ها (۱)

‍ #روزه_داریکاش ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﭘﺮﺍﻧﺪﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺭﺍ ...

دشمنان خدا وسیله دعوتشان گمراهی است وراهنمایشان کوردلی است ک...

🌴 خداوند پاداش شمارادرکمین نهاده ونعمتهای فراوان به شما بخشی...

ذلیل وستمدیده نزد من عزیز است تامادامی که حقش راازظالم بستان...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط