بعد ار یک سال و نیم دوباره همدیگر را دیدیم اخی یادش بخیر

بعد ار یک سال و نیم دوباره همدیگر را دیدیم اخی یادش بخیر من سردستشون بودم همیشه بزرگه بودم عاقله بودم کله خره بودم غیرتیه بودم شونه ای بودم که روش گریه میکردن همدم تمام روزاشون بودم هههعععییییی کجایین روزای بی کرونا کجایین راستی همشون ارمی هستن اونم ارمی های چهار اتیشه
دیدگاه ها (۶)

اجازه هس من براش بمیرم ایااااااا؟ ولی اگه فاطمه بفهمه پدرمو ...

فالوشهههههههه @park.army.jung2

جیگرم فالوشع@park.army.jungزوووووود 소피아

پارت 7 ویکوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط