تفسیر قرآن
پیامهای آیات 77 تا 80 سوره یاسین
- اگر انسان به ياد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنكشى نمى كند. «أولم ير الانسان»
- توجّه به آفرينش انسان از نطفه، ايمان به معاد را در انسان تقويت مى كند. «من نطفة»
- بدتر از اصل خصومت، آن است كه خصومت شديد و آشكارا باشد. «خصيمٌ مبين»
- ستيزه جوئى انسان با خدا، دور از انتظار و شگفت آور است. «فاذا هو خصيمٌ» (كلمه «اذا» براى كار غير منتظره به كار مى رود.)
- نقل و بيان افكار باطل براى پاسخگوئى به آن مانعى ندارد. «ضرب لنا مثلاً»
- ريشه بسيارى از اشكالات در مورد قدرت خداوند، توجّه نكردن به نمونه هاى مشابه و فراموش كردن سوابق است. «و نسى خلقه»
- منكران معاد برهان ندارند، هر چه هست استبعاد است. «مَن يحيى العظام؟»
- آزادى در اسلام به قدرى است كه منكران خدا و معاد با كمال شهامت در برابر رهبر مسلمانان با صراحت حرف خود را مى زنند. «مَن يحيى العظام»
- سؤال مانعى ندارد، آن چه بد است انگيزه هاى لجوجانه و مغرورانه است. «مَن يحيى العظام»
- ريشه بعضى از اشكالات عقيدتى، مقايسه ميان قدرت انسان با خداوند است. «مَن يحيى العظام»
- شبهات عقيدتى بايد پاسخ داده شود، گرچه القاى شبهه از يك نفر باشد. «قال... قل»
- معاد جسمانى است. «يحيى العظام»
- معاد به دو چيز نياز دارد: يكى قدرتِ خدا در آفريدن دوباره انسان ها و ديگرى علم او به عملكرد مردم. اين آيه به هر دو اشاره مى كند؛ «أنشأها اوّل مرّة» نشانه قدرت او و «هو بكلّ شى ء عليم» نشانه علم اوست.
- خداوند جمع ميان اضداد مى كند، آب و آتش كه با يكديگر سازگارى ندارند. «من الشجر الاخضر نارا»
- اگر انسان به ياد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنكشى نمى كند. «أولم ير الانسان»
- توجّه به آفرينش انسان از نطفه، ايمان به معاد را در انسان تقويت مى كند. «من نطفة»
- بدتر از اصل خصومت، آن است كه خصومت شديد و آشكارا باشد. «خصيمٌ مبين»
- ستيزه جوئى انسان با خدا، دور از انتظار و شگفت آور است. «فاذا هو خصيمٌ» (كلمه «اذا» براى كار غير منتظره به كار مى رود.)
- نقل و بيان افكار باطل براى پاسخگوئى به آن مانعى ندارد. «ضرب لنا مثلاً»
- ريشه بسيارى از اشكالات در مورد قدرت خداوند، توجّه نكردن به نمونه هاى مشابه و فراموش كردن سوابق است. «و نسى خلقه»
- منكران معاد برهان ندارند، هر چه هست استبعاد است. «مَن يحيى العظام؟»
- آزادى در اسلام به قدرى است كه منكران خدا و معاد با كمال شهامت در برابر رهبر مسلمانان با صراحت حرف خود را مى زنند. «مَن يحيى العظام»
- سؤال مانعى ندارد، آن چه بد است انگيزه هاى لجوجانه و مغرورانه است. «مَن يحيى العظام»
- ريشه بعضى از اشكالات عقيدتى، مقايسه ميان قدرت انسان با خداوند است. «مَن يحيى العظام»
- شبهات عقيدتى بايد پاسخ داده شود، گرچه القاى شبهه از يك نفر باشد. «قال... قل»
- معاد جسمانى است. «يحيى العظام»
- معاد به دو چيز نياز دارد: يكى قدرتِ خدا در آفريدن دوباره انسان ها و ديگرى علم او به عملكرد مردم. اين آيه به هر دو اشاره مى كند؛ «أنشأها اوّل مرّة» نشانه قدرت او و «هو بكلّ شى ء عليم» نشانه علم اوست.
- خداوند جمع ميان اضداد مى كند، آب و آتش كه با يكديگر سازگارى ندارند. «من الشجر الاخضر نارا»
۵۶۱
۰۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.