- این نامردا دارن هرروز پیشروی میکنن
- این نامردا دارن هرروز پیشروی میکنن
- گفتن میخوان سه روزه برسن تهران
- هرروز داره حلقهی محاصره تنگتر میشه
- مهمات نداریما ، اسلحههامون خشاب خالی کردن
- اینا نامردن بخدا ، بجای مردونه جنگیدن بمب و میریزن رو سر زن و بچهای مردم
- یه مادهی شیمیایی به تنهایی کلی عوارض مث سرطان و تنگینفس میاره ، این بی وجدانا چن تا شیمیایی و باهم میزنن تو ریهی بچهامون
- دونهدونه دستهگُلای این کشور دارن پر پر میشن و یسریا فرار کردن خارج
- این عراقیا کلی جنازه آتیش زدن ، ماییم و کلی پلاکِ نیمه سوختهی بدون صاحب
- کجایی حاجی دارن قیچیمون میکنن!
- صدام و داری؟
- صدام و داری؟ ما درسته خستهایم ، درسته کم آوردیم ، نیرو و مهمات نداریم ولی قول میدم حسرتِ حتی یه وجب از این خاک و تو دل این دشمن بکاریم!
این کشور و این سرزمین صاحبِ اجداد ماست ، ماها ریشهمون تو این خاکه حاجی!
...
حاجی و دوستاش تو جنگ برای موجِ خمپارهی دشمن آسیب دیدن!
بهشون میگن جانبازِ اعصاب و روان...
خودِ حاجی اینجا تو بیمارستان بستریه!
موقهی چهارشنبه سوری ؛ با زیاد شدن ترقههایی که جوونای این مملکت برای تفریح آتیش میزنن ، یادِ بمبارون و موشک و خمپارههای دشمن میوفته و پرستارای بخش و قسم میده دستاشو باز کنن بیاد جلوی دشمن و بگیره نزاره دست کسی به خاک و ناموس این کشور برسه!
راستی اگه یکی دستای حاجی و باز کنه و یه قدم تو این شهر بزاره چی!؟
اگه ببینه دشمن همه جا نفوذ کرده و کم مونده دستش به این خاک برسه؟
اگه حاجی ببینه همون بسیجیا که اون روزا داوطلبانه جلوی پیشروی دشمن و گرفتن الان چه فحشا که نمیخورن چی؟
اگه حاجی ناموس این کشورو تو آغوشِ رایگانِ نامحرم ببینه؟
اگه حاجی ببینه قطره قطرهی خون رفیقا و هم رزمای بیگناهش داره امروز پایمال میشه؟
وای...
کاش دستات و باز نکنن حاجی!
کاش هیچ وقت دستات و باز نکنن و هیچی نبینی :)
#کاف_علیزاده
اسفند هزارو چهارصدو یک
- گفتن میخوان سه روزه برسن تهران
- هرروز داره حلقهی محاصره تنگتر میشه
- مهمات نداریما ، اسلحههامون خشاب خالی کردن
- اینا نامردن بخدا ، بجای مردونه جنگیدن بمب و میریزن رو سر زن و بچهای مردم
- یه مادهی شیمیایی به تنهایی کلی عوارض مث سرطان و تنگینفس میاره ، این بی وجدانا چن تا شیمیایی و باهم میزنن تو ریهی بچهامون
- دونهدونه دستهگُلای این کشور دارن پر پر میشن و یسریا فرار کردن خارج
- این عراقیا کلی جنازه آتیش زدن ، ماییم و کلی پلاکِ نیمه سوختهی بدون صاحب
- کجایی حاجی دارن قیچیمون میکنن!
- صدام و داری؟
- صدام و داری؟ ما درسته خستهایم ، درسته کم آوردیم ، نیرو و مهمات نداریم ولی قول میدم حسرتِ حتی یه وجب از این خاک و تو دل این دشمن بکاریم!
این کشور و این سرزمین صاحبِ اجداد ماست ، ماها ریشهمون تو این خاکه حاجی!
...
حاجی و دوستاش تو جنگ برای موجِ خمپارهی دشمن آسیب دیدن!
بهشون میگن جانبازِ اعصاب و روان...
خودِ حاجی اینجا تو بیمارستان بستریه!
موقهی چهارشنبه سوری ؛ با زیاد شدن ترقههایی که جوونای این مملکت برای تفریح آتیش میزنن ، یادِ بمبارون و موشک و خمپارههای دشمن میوفته و پرستارای بخش و قسم میده دستاشو باز کنن بیاد جلوی دشمن و بگیره نزاره دست کسی به خاک و ناموس این کشور برسه!
راستی اگه یکی دستای حاجی و باز کنه و یه قدم تو این شهر بزاره چی!؟
اگه ببینه دشمن همه جا نفوذ کرده و کم مونده دستش به این خاک برسه؟
اگه حاجی ببینه همون بسیجیا که اون روزا داوطلبانه جلوی پیشروی دشمن و گرفتن الان چه فحشا که نمیخورن چی؟
اگه حاجی ناموس این کشورو تو آغوشِ رایگانِ نامحرم ببینه؟
اگه حاجی ببینه قطره قطرهی خون رفیقا و هم رزمای بیگناهش داره امروز پایمال میشه؟
وای...
کاش دستات و باز نکنن حاجی!
کاش هیچ وقت دستات و باز نکنن و هیچی نبینی :)
#کاف_علیزاده
اسفند هزارو چهارصدو یک
۵۰.۱k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱