نگاهم گیر کرده به نگاهتای امام غریبم تو بیا
نگاهم گیر کرده به نگاهت،ای امام غریبم تو بیا
خسته و زمین گیرم کرده نگاهت ای امام غریبم تو بیا
جانم به لب آمد که ببینم روی ماه تورا
گل نرگس روحم جدا میشه از تن تو بیا
این خسته رو تو ببین حال گریزی که ندارد
آتش به دل انداختند کز سینه ی من خبر ندارد تو بیا
گویند صبر، امید ،من که گویم امام غریبم تو بیا
شرر جان مرا کسی آگاه نیست ترسم از گناه است
که شود دیواری ز دیده ام، ای امام غریبم تو بیا
خودم گفتم
خسته و زمین گیرم کرده نگاهت ای امام غریبم تو بیا
جانم به لب آمد که ببینم روی ماه تورا
گل نرگس روحم جدا میشه از تن تو بیا
این خسته رو تو ببین حال گریزی که ندارد
آتش به دل انداختند کز سینه ی من خبر ندارد تو بیا
گویند صبر، امید ،من که گویم امام غریبم تو بیا
شرر جان مرا کسی آگاه نیست ترسم از گناه است
که شود دیواری ز دیده ام، ای امام غریبم تو بیا
خودم گفتم
- ۲.۶k
- ۱۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط