مادربزرگ می گفت چربی را برایم قدغن کرده اند نمک قند گو

مادربزرگ می گفت چربی را برایم قدغن کرده اند، نمک، قند، گوشت، همگی برایم قدغن شده، یکباره بگویید خدایی نکرده بمیرم راحت شوم!
او نمی دانست که من خاطره را قدغن کردم، عکس را قدغن کردم، عطر را، آهنگ را، نگاه را، آیینه را، حالا هم هزاران سال است که مرده ام...
اما هنوز راحت نشده ام!



#روزبه_معین
دیدگاه ها (۷)

ﺁﻩ ﺩﮐﺘﺮ! ﺳﺮِ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖﺑﺮﻩ ﯼ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺍﻡ ﻋﺎﺷﻖ ﮔﺮﮔﯽ ﺷﺪ...

در نمازِ شبِ من چشم تـــو دیدار من استسجده بر شانه‌ی تو مشغل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط