دل که تنگ است کجا باید رفت

دل که تنگ است کجا باید رفت؟
به در و دشت و دمن؟
یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن
دل که تنگ است کجا باید رفت؟

پیرفرزانه من بانگ برآورد
که این حرف نکوست،
دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو
سخنش راه گشا
بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست..
دل که تنگ است برو خانه دوست..
خانه اش خانه توست...
باز گفتم
خانه دوست کجاست؟
گفت پیداش کن
آنجا پر از مهر و صفاست
صبح امروز کسی گفت به من:
تو چقدر تنهایی !
گفتمش در پاسخ:
تو چقدر حساسی ؛
تن من گر تنهاست،
دل من با دلهاست،
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من،
قلبشان منزل من...!
صافی آب مرا یاد تو انداخت، رفیق!
تو دلت سبز،
لبت سرخ،
چراغت روشن!
چرخ روزیت همیشه چرخان!
نفست داغ،
تنت گرم،
دعایت با من!
روزهایت پی هم خوش باشد.
دیدگاه ها (۱۵)

باسلام پنجشنبه است ... به رسم کهنیادی میکنیم از ...

بهترین هدیه1 _ بهترین هدیه برای پدر عزت است.2_ بهترین هدیه ب...

بچه که بودیم اگه با کسیدعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میر...

سلام ستاره جان خوبی بلد نیستم لفظ قلم حرف بزنم پس به زبون س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط