فیک : ( وانمود کردن )
فیک : ( وانمود کردن )
پارت 7
( شرطا رعایت نشد ولی گذاشتم 😂)
جونگکوک : چی؟؟؟؟؟؟؟ تهیونگگگگگگگگگگگگ میکشمتتتتتتتت ( با عصبانیت خیلی زیاد)
تهیونگ : واست توضیح میدم جئون
جونگکوک : زودباش توضیح بده، زودباشششش!!!!!!!! ( با عصبانیت )
تهیونگ : م م من و جسیکا....
ا/ت : پس اینطور! اسم اون زنیکه جسیکاس! ( با عصبانیت)
جسیکا : هی! مواظب حرف زدنت باش به من نگو زنیکه ( با عصبانیت )
ا/ت : زنیکه ی لاشی
من از بچگی با تهیونگ بزرگ شدم تو حق نداری اونو بوس کنی!
جسیکا : دوس دارم اینکارو کنم بتوچه؟؟؟؟؟
ا/ت : یک کلمه دیگه بگی میزنم تو دهنتاااااااااا
جسیکا:...
تهیونگ : هی هی دخترا آروم باشید
ا/ت : آروم باشم؟ وقتی ی زنیکه.....
جونگکوک : شششش!
دیدم یهو جونگکوک ی اسلحه از جیبش در آورد و گذاشت رو سر تهیونگ
ا/ت : جونگکوکااااا مگه تو اسلحه داری؟؟؟؟؟ 😱
جونگکوک : هه بیبی من ی مافیام ( پوزخند ) ......
خب چطور بود؟
تو کامنتا لطفا دیگه این دفه بگید
شرطی ندارم 💜
پارت بعدی رو چند ساعت دیگه میزارم....
پارت 7
( شرطا رعایت نشد ولی گذاشتم 😂)
جونگکوک : چی؟؟؟؟؟؟؟ تهیونگگگگگگگگگگگگ میکشمتتتتتتتت ( با عصبانیت خیلی زیاد)
تهیونگ : واست توضیح میدم جئون
جونگکوک : زودباش توضیح بده، زودباشششش!!!!!!!! ( با عصبانیت )
تهیونگ : م م من و جسیکا....
ا/ت : پس اینطور! اسم اون زنیکه جسیکاس! ( با عصبانیت)
جسیکا : هی! مواظب حرف زدنت باش به من نگو زنیکه ( با عصبانیت )
ا/ت : زنیکه ی لاشی
من از بچگی با تهیونگ بزرگ شدم تو حق نداری اونو بوس کنی!
جسیکا : دوس دارم اینکارو کنم بتوچه؟؟؟؟؟
ا/ت : یک کلمه دیگه بگی میزنم تو دهنتاااااااااا
جسیکا:...
تهیونگ : هی هی دخترا آروم باشید
ا/ت : آروم باشم؟ وقتی ی زنیکه.....
جونگکوک : شششش!
دیدم یهو جونگکوک ی اسلحه از جیبش در آورد و گذاشت رو سر تهیونگ
ا/ت : جونگکوکااااا مگه تو اسلحه داری؟؟؟؟؟ 😱
جونگکوک : هه بیبی من ی مافیام ( پوزخند ) ......
خب چطور بود؟
تو کامنتا لطفا دیگه این دفه بگید
شرطی ندارم 💜
پارت بعدی رو چند ساعت دیگه میزارم....
۹.۳k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.