رهگذر عاشق نشو جایی برای عشق نیست

رهگذر عاشق نشو جایی برای عشق نیست
در شب تاریک من، حال و هوای عشق نیست

از رمق افتاده ام، بی طاقتم، اما کسی-
مثل این افتاده هرگز پا به پای عشق نیست

هرکسی با شعر هایم خوش نوایی می کند
بعد تو گوشم بدهکار نوای عشق نیست

من نمی فهمم چرا یوسف به این شدت بد است!
او نمی فهمد که رسوایی جزای عشق نیست

زاهدان این شاعر دیوانه را بیرون کنید
جمع کن این سفره را اینجا که جای عشق نیست

عاشقش باشی، ز تنهایی به رسوایی رسی
زاهدان در اشتباهید این سزای عشق نیست
دیدگاه ها (۱)

غصه ای نیست اگر غصه فراوان دارممثل غمگینی دلقک، لب خندان دار...

‌ای کاش که بر من نظری داشته باشی از کوچه ی قلبم گذری داشته ب...

هرکسی آمد به دنبال تو ، دنبالش نکنهر که پر زد در هوایت بی پر...

تمام دل خوشی ام شور عاشقانه ی توست دو چشم منتظرم تا همیشه خا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط