بانو....
بانو....
میدانم دلگیری از همه یِ این زندگی که فراز و نشیبش پدرِ روزگارت را دراورده,
میدانم بیخود و بی جهت فکرِ خاطره ای روحت را به طغیان میبرد و احساساتت ازیادش جریحه دار میشود....
حتی میدانم تو تنها موجودی هستی که در اوجِ خنده میتوانی با صدایِ بلند گریه کنی,,,
میدانم بارها و بارها همه یِ آنهایی که آزارت دادند را درونِ خودت موهایشان را میکشی, بهشان سیلی میزنی,
یقه شان را میگیری و دلت خنک میشود که درونِ خودت جنگیدی و پیروز شدی و
حرفت به کُرسی نشسته,
حتی میدانم برایِ اینی که هستی را ثابت کنی باید بارها وبارها خودت را توضیح دهی و آخرش با قضاوت هایِ بی جایشان دلت بشکند...
بانو....
میدانم اسم زن را یدک میکشی...
ولی قوی ترین موجودِ رویِ زمینی....
ولی بعد هر بی انصافی شان...خودت را ببر جلویِ آینه,
موهایت را دست بکش
و با خودت بگو:
هر چه را از تو بگیرند,,,
زن بودنت را نمیتوانند بگیرند...
قشنگی ات را...
ظرافتت راهم....
اصلن میدانی چرا خدا تو را بعد از مرد آفرید?
چون برایِ نقاشی کردنت و هر آن چیزی که از خوب ها آفریده شده در تو پنهان کرده...
وقت گذاشته....
خدا....
برای خلقِ این موجود خیلی صبر کرده...
بانو....
تو تنها شاهکارِ خدایی....
به خودت افتخار کن, که هیچکسی و هیچ چیزی به گردِ پایِ تو هم,حتی نمیرسد.....
میدانم دلگیری از همه یِ این زندگی که فراز و نشیبش پدرِ روزگارت را دراورده,
میدانم بیخود و بی جهت فکرِ خاطره ای روحت را به طغیان میبرد و احساساتت ازیادش جریحه دار میشود....
حتی میدانم تو تنها موجودی هستی که در اوجِ خنده میتوانی با صدایِ بلند گریه کنی,,,
میدانم بارها و بارها همه یِ آنهایی که آزارت دادند را درونِ خودت موهایشان را میکشی, بهشان سیلی میزنی,
یقه شان را میگیری و دلت خنک میشود که درونِ خودت جنگیدی و پیروز شدی و
حرفت به کُرسی نشسته,
حتی میدانم برایِ اینی که هستی را ثابت کنی باید بارها وبارها خودت را توضیح دهی و آخرش با قضاوت هایِ بی جایشان دلت بشکند...
بانو....
میدانم اسم زن را یدک میکشی...
ولی قوی ترین موجودِ رویِ زمینی....
ولی بعد هر بی انصافی شان...خودت را ببر جلویِ آینه,
موهایت را دست بکش
و با خودت بگو:
هر چه را از تو بگیرند,,,
زن بودنت را نمیتوانند بگیرند...
قشنگی ات را...
ظرافتت راهم....
اصلن میدانی چرا خدا تو را بعد از مرد آفرید?
چون برایِ نقاشی کردنت و هر آن چیزی که از خوب ها آفریده شده در تو پنهان کرده...
وقت گذاشته....
خدا....
برای خلقِ این موجود خیلی صبر کرده...
بانو....
تو تنها شاهکارِ خدایی....
به خودت افتخار کن, که هیچکسی و هیچ چیزی به گردِ پایِ تو هم,حتی نمیرسد.....
۴۳.۶k
۱۷ آبان ۱۴۰۰