سیلام
سیلام
پارت 6
ویو ته
جنی حالش بد بود منم میخواستم زود تر چهوون رو از خونه بندازم بیرون و من بیششش از حدددد عاشق رزی شده بودم ولی مامانم میگف هییچ وقت بهش نگم و من ی خواهر سلیییته (حالا هر ت ط ای هس) دارم که اسمش جیاسا است (همو چریونگ بخدا هیت نمیدم ) اون خیلی باهام بد رفتاره مامانمم همینطور و حتی بابام ولی مامان و بابا رزی و داداشش پارک جانگ هو خیلی دوسم دارن منم تحمل نکردم و گفتم
ته:رزی.
رزی: بله
ته : م .... من
رزی : چیه ؟!
ته م ... من ..دو .دوست دا ....دارم من عاشقتممممممممم
رزی:ولمون کن داداش گمشده من
ته : چی !؟
رزی:ببین تو از دست من ناراحت بودی و ار خونه رفتی و انقدر خسته بودی که بیهوش بودی خانواده جیاسا هم تورو
پیدا کردن
پارت 6
ویو ته
جنی حالش بد بود منم میخواستم زود تر چهوون رو از خونه بندازم بیرون و من بیششش از حدددد عاشق رزی شده بودم ولی مامانم میگف هییچ وقت بهش نگم و من ی خواهر سلیییته (حالا هر ت ط ای هس) دارم که اسمش جیاسا است (همو چریونگ بخدا هیت نمیدم ) اون خیلی باهام بد رفتاره مامانمم همینطور و حتی بابام ولی مامان و بابا رزی و داداشش پارک جانگ هو خیلی دوسم دارن منم تحمل نکردم و گفتم
ته:رزی.
رزی: بله
ته : م .... من
رزی : چیه ؟!
ته م ... من ..دو .دوست دا ....دارم من عاشقتممممممممم
رزی:ولمون کن داداش گمشده من
ته : چی !؟
رزی:ببین تو از دست من ناراحت بودی و ار خونه رفتی و انقدر خسته بودی که بیهوش بودی خانواده جیاسا هم تورو
پیدا کردن
۹.۰k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.