دختران معمولی همیشه در آغوشی آرام زندگی میکنند بی صدا میگریند بی صدا میخندند ...
دختران معمولی همیشه در آغوشی آرام زندگی میکنند؛ بی صدا میگریند، بی صدا میخندند، بی صدا میشکنند، بی صدا عاشق میشوند ، بزرگ میشوند، شاعر میشوند، متین و با وقار تر از همیشه همسر میشوند. دختران معمولی مادر هم میشوند؛ صبحها بدون توجه به این که دیشب از فکر قسطهای سر ماه خوابشان نبرده، بیدار میشوند و ترجیح میدهند به جای خوردن صبحانه برای دختر بچهشان لقمه درست کنند. پنیر میگذارند، گردو میریزند و نان را تا میکنند. خاطره میگذارند، غم میریزند و روز را پایان میدهند. دلتنگ نمیشوند برای باران، برای کتابهای مخفیانهی هجده سالگی، سکوت میکنند و خوب میدانند پیاز داغ را چگونه طلایی کنند. بی تاب نمیشوند چون مادرشان گفته یک زن خوب همیشه صبور میماند... آرام مینشینند روی مبل و طوری و مجله حل میکنند که خیال لطیف صبحهای بیست سالگی به سراغشان نیاید. قرمه سبزی را مزه میکنند و برای قابلمهها آواز میخوانند. همانند سوختن یک شمع آب میشوند و در خود حل میشوند.
دختران معمولی، همیشه معمولی میمانند...
#نرگس_حسینی
❣
┅┄ ❥❤ ❥ ┄┅┄
دختران معمولی همیشه در آغوشی آرام زندگی میکنند؛ بی صدا میگریند، بی صدا میخندند، بی صدا میشکنند، بی صدا عاشق میشوند ، بزرگ میشوند، شاعر میشوند، متین و با وقار تر از همیشه همسر میشوند. دختران معمولی مادر هم میشوند؛ صبحها بدون توجه به این که دیشب از فکر قسطهای سر ماه خوابشان نبرده، بیدار میشوند و ترجیح میدهند به جای خوردن صبحانه برای دختر بچهشان لقمه درست کنند. پنیر میگذارند، گردو میریزند و نان را تا میکنند. خاطره میگذارند، غم میریزند و روز را پایان میدهند. دلتنگ نمیشوند برای باران، برای کتابهای مخفیانهی هجده سالگی، سکوت میکنند و خوب میدانند پیاز داغ را چگونه طلایی کنند. بی تاب نمیشوند چون مادرشان گفته یک زن خوب همیشه صبور میماند... آرام مینشینند روی مبل و طوری و مجله حل میکنند که خیال لطیف صبحهای بیست سالگی به سراغشان نیاید. قرمه سبزی را مزه میکنند و برای قابلمهها آواز میخوانند. همانند سوختن یک شمع آب میشوند و در خود حل میشوند.
دختران معمولی، همیشه معمولی میمانند...
#نرگس_حسینی
❣
┅┄ ❥❤ ❥ ┄┅┄
- ۳.۰k
- ۰۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط