P35
ا/ت ویو:
لعنتی حداقل یه روز دیگه رو اعصابم را میرفتی امروز به رییس قول دادم تکرار نشه وای خدا چطور جوابشو بدم حتما تا الان بهش گفتن وای خدا سرم چقدر درد میکنه برم یه قرص بخورم
پایان ا/ت ویو
(ا/ت میخواد از اتاقش بره بیرون که درو باز میکنه تهیونگ و میبینه دستش و اورده بالا میخواد در بزنه وقتی درو باز میکنه فاصلش با تهیونگ خیلی کمه یه سرفه میکنه میگه)
ا/ت:کاری داشتی
تهیونگ:امم گفتم حتما سرت درد میکنه برات قرص اوردم
(تهیونگ میاد تو اتاق)
ا/ت:ممنون اما خودم میخواستم برم بیارم
(ا/ت از اتاق بیرون نرفته که تهیونگ میگه)
تهیونگ:تا کی میخوای اینطوری ادامه بدی
(ا/ت چشماشو فشار داد و برگشت)
ا/ت:متوجه حرفت نمیشم
(یه قدم برمیداره میاد تو اتاق درو میزاره روی هم)
تهیونگ:منظورم این حرکاتته(یه قدم میاد جلو)منظورم این رفتارته(یه قدم دیگه میاد جلو که میرسه به ا/ت)
ا/ت:مم...توجه نمیش..م (با لکنت ازش یه قدم فاصله میگره)
تهیونگ:ببین(همون یه قدم و میاد جلو که ا/ت شروع میکنه به عقب عقب رفتن)من و تو متعلق به همیم(که پشت ا/ت میخوره به در)یعنی من متعلق به توعم(دستشو میزاره روی در و فشار میده و در بسته میشه)و همینطور که من متعلق به توعم همونطوری مال منی(این یکی دستشم میاره بالا میزاره دو طرف ا/ت)فهمیدی
ا/ت:بب...بزار
(ذهن ا/ت:لعنتی این لکنت از کجا میاد درس شو)
(یه سرفه میکنه و دوباره ادامه میده این دفعه تو چشمای تهیونگ زل میزنه و حرفشو میزنه)
ا/ت:بزار برات یه چیزیو روشن کنم من مال تو نیستم تورم نمیخوام به منم ربطی نداره با کی رابطه داری یا نه پس به لین نتیجه میرسیم که دست از سرم برداری
تهیونگ:چاگیا نتیجه گیریت اشتباهه چون من و تو مال همیم تو نمیتونی بدون من زندگی کنی منم نمیتونم بدون تو زندگی کنم
ا/ت:برو اون ور ببینم (تهیونگ هول میده و جاشو عوض میکنه و میره به سمت میزش)
ا/ت:فکر کنم بهت گفته بودم که بهم نزدیک نشی اونم خیلی واضح
تهیونگ:جدی میگی(به سمتش میره کمر ا/ت به میز میچسبه تهیونگ قرص و رو روی میز میزاره)
ا/ت:همین الان بهت گفتم بهم نزدیک نشو
تهیونگ:اما من وقتیم پیشت نیستم دقیقا پشت سرتم تو خبر نداری
ا/ت:اره تو راس میگی اگه مار دیگه ای نداری بفرما بیرون سرم درد میکنه حوصله تو رو ندارم
(خم میشه در کوش ا/ت میگه)
تهیونگ:عاشقتم
ا/ت:ازت متنفرم(با لبخند حرص درار)
تهیونگ:منم دوست دارم
ا/ت:میری بیرون یا بیرونت کنم
تهیونگ:دوست ندارم برم اما کار دارم فعلا
(گونه ا/ت و میبوسه میره بیرون،انکار نفس بند اومده بود وقتی در و بست دوباره شروع به نفس کشیدن کرد و صورتش قرمز شد وقلبش شروع به تند زدن کرد)
ا/ت ویو:
وای دختر چت شد مگه قرار نبود فراموشش کنی بس کن بیین باهات چیکار کرد اونم فقط با یه بوسه کوچیک اه توعم دست از تند زدن..
لعنتی حداقل یه روز دیگه رو اعصابم را میرفتی امروز به رییس قول دادم تکرار نشه وای خدا چطور جوابشو بدم حتما تا الان بهش گفتن وای خدا سرم چقدر درد میکنه برم یه قرص بخورم
پایان ا/ت ویو
(ا/ت میخواد از اتاقش بره بیرون که درو باز میکنه تهیونگ و میبینه دستش و اورده بالا میخواد در بزنه وقتی درو باز میکنه فاصلش با تهیونگ خیلی کمه یه سرفه میکنه میگه)
ا/ت:کاری داشتی
تهیونگ:امم گفتم حتما سرت درد میکنه برات قرص اوردم
(تهیونگ میاد تو اتاق)
ا/ت:ممنون اما خودم میخواستم برم بیارم
(ا/ت از اتاق بیرون نرفته که تهیونگ میگه)
تهیونگ:تا کی میخوای اینطوری ادامه بدی
(ا/ت چشماشو فشار داد و برگشت)
ا/ت:متوجه حرفت نمیشم
(یه قدم برمیداره میاد تو اتاق درو میزاره روی هم)
تهیونگ:منظورم این حرکاتته(یه قدم میاد جلو)منظورم این رفتارته(یه قدم دیگه میاد جلو که میرسه به ا/ت)
ا/ت:مم...توجه نمیش..م (با لکنت ازش یه قدم فاصله میگره)
تهیونگ:ببین(همون یه قدم و میاد جلو که ا/ت شروع میکنه به عقب عقب رفتن)من و تو متعلق به همیم(که پشت ا/ت میخوره به در)یعنی من متعلق به توعم(دستشو میزاره روی در و فشار میده و در بسته میشه)و همینطور که من متعلق به توعم همونطوری مال منی(این یکی دستشم میاره بالا میزاره دو طرف ا/ت)فهمیدی
ا/ت:بب...بزار
(ذهن ا/ت:لعنتی این لکنت از کجا میاد درس شو)
(یه سرفه میکنه و دوباره ادامه میده این دفعه تو چشمای تهیونگ زل میزنه و حرفشو میزنه)
ا/ت:بزار برات یه چیزیو روشن کنم من مال تو نیستم تورم نمیخوام به منم ربطی نداره با کی رابطه داری یا نه پس به لین نتیجه میرسیم که دست از سرم برداری
تهیونگ:چاگیا نتیجه گیریت اشتباهه چون من و تو مال همیم تو نمیتونی بدون من زندگی کنی منم نمیتونم بدون تو زندگی کنم
ا/ت:برو اون ور ببینم (تهیونگ هول میده و جاشو عوض میکنه و میره به سمت میزش)
ا/ت:فکر کنم بهت گفته بودم که بهم نزدیک نشی اونم خیلی واضح
تهیونگ:جدی میگی(به سمتش میره کمر ا/ت به میز میچسبه تهیونگ قرص و رو روی میز میزاره)
ا/ت:همین الان بهت گفتم بهم نزدیک نشو
تهیونگ:اما من وقتیم پیشت نیستم دقیقا پشت سرتم تو خبر نداری
ا/ت:اره تو راس میگی اگه مار دیگه ای نداری بفرما بیرون سرم درد میکنه حوصله تو رو ندارم
(خم میشه در کوش ا/ت میگه)
تهیونگ:عاشقتم
ا/ت:ازت متنفرم(با لبخند حرص درار)
تهیونگ:منم دوست دارم
ا/ت:میری بیرون یا بیرونت کنم
تهیونگ:دوست ندارم برم اما کار دارم فعلا
(گونه ا/ت و میبوسه میره بیرون،انکار نفس بند اومده بود وقتی در و بست دوباره شروع به نفس کشیدن کرد و صورتش قرمز شد وقلبش شروع به تند زدن کرد)
ا/ت ویو:
وای دختر چت شد مگه قرار نبود فراموشش کنی بس کن بیین باهات چیکار کرد اونم فقط با یه بوسه کوچیک اه توعم دست از تند زدن..
۷۹.۲k
۰۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.