ببخشید بچه ها پارت ۳۹ پاک شده بود
Part39
ات: ۱هفتههههه
م.ت: اره عزیزم زود برمیگردیم قول میدم
ات :هوففف باشه خب حالا کی میخاین برین
پ.ت: امشب ساعت ۹ پرواز داریم
تهیونگ:( نیشخند )
ات: وای بدبخت شدم (تو ذهنش)
تهیونگ: هه چقدر من خوش شانسم قراره با ات تنها بشم ( تو ذهنش)
(پرش زمانی به ساعت ۸:۳۰ شب)
م.ا :خب بچه ها ما باید بریم حالا پروازمون دیر میشه
ات: باش خدافظ مراقب خودتون باشین
م.ت: خدافظ عزیزم
تهیونگ :خدافظ
کوک: اومدم در گوش ات گفتم خوش بگذره
ات: خفهه میزنمتا ( عزیزم تو گوه میخوری)
کوک:( پوزخند )
بعد این که رفتن کم تهیونگ نشستیم رو مبل پا گوشیمون که گفتم
ات: تههههه گشنمهههه
تهیونگ: چی دلت می خواد
ات :پیتزا نوشابه مرغ سوخاری همبرگر سیب زمینی
تهیونگ: یا خدااا یعنی آنقدر گشنته
ات: اوهوم (کیوت)
تهیونگ: ای خدا یا من از دست کیوت بودن تو چیکار کنممم
ات: ۱هفتههههه
م.ت: اره عزیزم زود برمیگردیم قول میدم
ات :هوففف باشه خب حالا کی میخاین برین
پ.ت: امشب ساعت ۹ پرواز داریم
تهیونگ:( نیشخند )
ات: وای بدبخت شدم (تو ذهنش)
تهیونگ: هه چقدر من خوش شانسم قراره با ات تنها بشم ( تو ذهنش)
(پرش زمانی به ساعت ۸:۳۰ شب)
م.ا :خب بچه ها ما باید بریم حالا پروازمون دیر میشه
ات: باش خدافظ مراقب خودتون باشین
م.ت: خدافظ عزیزم
تهیونگ :خدافظ
کوک: اومدم در گوش ات گفتم خوش بگذره
ات: خفهه میزنمتا ( عزیزم تو گوه میخوری)
کوک:( پوزخند )
بعد این که رفتن کم تهیونگ نشستیم رو مبل پا گوشیمون که گفتم
ات: تههههه گشنمهههه
تهیونگ: چی دلت می خواد
ات :پیتزا نوشابه مرغ سوخاری همبرگر سیب زمینی
تهیونگ: یا خدااا یعنی آنقدر گشنته
ات: اوهوم (کیوت)
تهیونگ: ای خدا یا من از دست کیوت بودن تو چیکار کنممم
۱۳.۸k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.