زهی صبحی

‏زهی صبحی!
که او آید،
نشیند بر سر بالین

تو چشم از خواب بگشایی
ببینی شاه شاهانی!


#مولانا
دیدگاه ها (۱۱)

از وقت و روز و فصل، عصر و جمعه و پاییز دلتنگندو بی تو من مان...

قدر تنی از پیرهنی فاصله داریموای از تو چه سخت است همینقدر جد...

می خوابمو شبم رابه تو می سپارم...رویایم رابه بیداریتبه رویای...

دل من عادت داشت، که بماند یک جا !!به کجا ؟؟ معلوم است !! به ...

#بفرست_براش ای که نور همه چشمانِ جهان غیر تو هرگز! چشم من و ...

سلطان

﷽‌🌱گفتم: این رسم وفا با من مهجور نبودگفت: این عشق تو با شِکو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط