چنوقتیست خورشید امید پسِ ابر سیاه خشم
چنوقتیست خورشید امید پسِ ابر سیاه خشم
ویرانه های شهر عشق مانده است در یاد
شد خاطره آن شهر چون مصر و اهرامش
ایران و تخت جمشیدش
همه اش ویرانه
خانه های خراب شده ی مردان و زنانی که در آغوش هم
میگذراندند روزگارِ عاشقی را...
بر روی حوض بزرگ شهر که نماد نشاط بود
چیزی نیست جز کف ها و لجن های لجبازی و غم
که همگی محصول وسوسه های شیطان رجیم بود
از روی حسدش بر بندگان عاشق خدا...
بنگر...
بنگر...
اندکی تفکر
براستی اندکی تفکر...
و پاسخ دادن ب یک سوال:
(چرا؟!)
دیگر دلیل مهم نیست
بایدش ساخت این ویرانه را
دست ب دست
از نو...
بایدش ساخت...
امیر...
-_-
ویرانه های شهر عشق مانده است در یاد
شد خاطره آن شهر چون مصر و اهرامش
ایران و تخت جمشیدش
همه اش ویرانه
خانه های خراب شده ی مردان و زنانی که در آغوش هم
میگذراندند روزگارِ عاشقی را...
بر روی حوض بزرگ شهر که نماد نشاط بود
چیزی نیست جز کف ها و لجن های لجبازی و غم
که همگی محصول وسوسه های شیطان رجیم بود
از روی حسدش بر بندگان عاشق خدا...
بنگر...
بنگر...
اندکی تفکر
براستی اندکی تفکر...
و پاسخ دادن ب یک سوال:
(چرا؟!)
دیگر دلیل مهم نیست
بایدش ساخت این ویرانه را
دست ب دست
از نو...
بایدش ساخت...
امیر...
-_-
۲.۶k
۲۳ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.