همیشه از آمدن ن بر سر کلمات می ترسیدم

همیشــه از آمدن ِ نــ بر سر کلماتــــ مـی ترسیــدَم !
نـ داشتن ِ تو ...نـ بودن ِ تو ...
نـ ماندن ِ تو ...
کــاش اینبــار حداقل دل ِ واژه برایــم می سوختــ
و خبــری مـی داد از
نـ رفتن ِ تو. ...
دیدگاه ها (۱)

برگـَـــرد..یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..نمی خواهم...

ساده هستمساده می بینمساده می پندارم زندگی رانمیدانستم جرم می...

باشی ؛ به خداتا ته این قصه ردیف امای کاش تو هم دل بدهی ...قا...

"من از آن روز که در بند توام" فهمیدمزندگی درد قشنگیست که جری...

چند پارتی جونگوون p۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط