دو غزل نذر دو تا دیده ی زیبا کردم

دو غزل نذر دو تا دیده ی زیبا کردم
عاشق شعر شدم شور تماشا کردم

بیت دوم که زدم دست به اندام قلم
جلوه ی دیگری از چشم تو پیدا کردم

هر چه مضمون نکو بود در آن چشم سیاه
همه را مثل خودت بین غزل جا کردم

طرح چشم تو چنان در غزلم جا خوش کرد
که در این شهر دو صد ولوله بر پا کردم

شعر من شور گرفت و غزلم اوج گرفت
همه گفتند که من میل به رویا کردم

زار و بیمار نشستم سر دیوار غمت
دو سه تا بیت دگر از تو تمنا کردم

تا که آگاه شد این شهر غزل مال تو بود
شورشی کرد به پا آنچه هویدا کردم

همهء شهر رقیبم شد از این طبع خراب
قافیه باختم و وصف تو حاشا کردم...

#سکوت_عشق
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_لایک_کن
دیدگاه ها (۰)

کجای ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪبه ضیافت عشق ﻣﯽ ﮐﺸﺎﻧﯽ ﺍ...

بهانه هم اگر میگیریبهـانه ی مرا بگیر ؛من تمام خواستن راوجب ڪ...

با دل دیوانه من یار باشی محشراستمن بیایم خانه ات بیدار باشی ...

چه خوش باشد اگر افتد نگاهم بر نگاه توبچینم گل زرخسارت بریزم ...

مریم یوسفی نصیری نژاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط