فیک
فیک:
The girl I bon’t like
پارت ۲۶ :
سانهی :
و داشتم میخندیدم ....اونم همرام خندید و بغلم کرد و تو چشام نگاه کرد ...باورش برام سخت بود ک با مولجه شدن با چشاش ....صدای قلبمو میشنیدم .... ینی ....ن بابا ....اون داره برای سواستفاده ازت ..... تورو خام میکنه ...یهو اخم کردم و از رو تخت بلند شدم و گفتم :
+هزارتا دختر از من بهتر و خوشگل تر هستن اما بازم میخوای منو وزندگیمو ب باد بدی منو با هر هرزه ایی اشتباه گرفتی ...!!
نامجون :
نمیدونم اما رز با تمام دخترایی ک دیده بودم فرق داشت خوشگلیش .... مهربونیش....لاتیش....کیوتیش....بد اخلاقیش.... راستش همین باعث جذب هزاران مرد و پسر میشد .... وقتی توی چشای نازش نگاه میکنی انگار غرق میشی .... فک میکنم ....دوسش دارم .... ن عاشقشم .... تو دلم گفتم نامجون مگه تو بچه ایی ک بعد از ی هفته دختره رو دیدی عاشق شدی ؟؟؟ بعدش گفتم این ی هفته اندازه ی هزار سال برام گذشته من اونو میشناسم اون صاحب قلبه منه همین و اون مال منه ...هیچکس نمیتونه اونو ازم بگیره ... بعدش رسوندیمشون خونشون کلی تشکر کردن و جین گفت فردا میره پیشه شوگا و اینا ک اونا ناراحت نباشن اما اون ادم بدقوای نبود ک نره... 😉 پشت فرمون نشستم تو فکره رران بودم ک زدم ب یه ماشینی ... اوففف حالا اینو کم داشتم ... بچه ها گفت :
_نامجون حواست کجاس ؟؟
غیر از جیمین ک ب اسمون نگاه میکرد و توی حال و هوای خودش بود ....
پیاده شدم ی دخترع پشت فرمون بود .... تا منو دید ی لبخند مهریون زد ....ایششش.....حالم بد شد...... لباسه دکلته باز قرمز و کفشایه پاشنه بلند قرمز ک تهیونگ از ماشین پیاده شد و گفت :
_هیونگ این همونی بود ک پا رو پای رز داد ....
ی تای ابرومو دادم بالا و گفتم:
+اره ...؟؟؟
با تعجب و نگرلنی نگام کرد و گفت :
_واااااا.... رز دیگه کدوم خریه ....؟؟؟!!!
با این حرفش یقشو گرفتم و گفتم :
+همون دختره ایی ک تویه ی هرزه پا رو پاش دادی ؟؟!!تو پارک ی ساعت پیشه ....
دستشو رو گردنم کشیو دستشو انداختم و گفت :
+گم شوو ... کثافط هرزه .... شانس بیاری فقه ا
عصبی نشم ....
دختره خندید و گفت :
_ همون دختره گدااا ...
زدم یکی تو گوشش مات داشت نگام میکرد جین اومد
بیرون و گفت :
_چخبره ؟؟؟نامجون ؟؟؟
دستمو ب نشونی ساکت بردم طرفش و بعد رومو کردم ب دختره و گفتم :
+میدونی من کیم ؟؟؟....میدونی تو الان ب نامزد من گفتی گدا ؟؟؟؟
دختره ی پوزخند زد و گفت :
_کی هستی ؟چی هستی ؟انگشت کوچیکه پام ؟+میخوای ماسکمو در بیارم تمام دخترای سئول بیوفتن ب جونت تا میخوری بزننت ؟؟
_عددی نیستی بعدشم غلط میکنی 😏
انداختمش رو اسفالت و بعد با لباسش بلندش کردم ک لباسش پاره شد ی مقدارش انداختمش تو ماشینش و گفت :
+حوصله حرف زدن با زیر خوابه پسرای سئول رو ندارم 🙄
بعدش از اعصبانت سرخ شد و رفت .
The girl I bon’t like
پارت ۲۶ :
سانهی :
و داشتم میخندیدم ....اونم همرام خندید و بغلم کرد و تو چشام نگاه کرد ...باورش برام سخت بود ک با مولجه شدن با چشاش ....صدای قلبمو میشنیدم .... ینی ....ن بابا ....اون داره برای سواستفاده ازت ..... تورو خام میکنه ...یهو اخم کردم و از رو تخت بلند شدم و گفتم :
+هزارتا دختر از من بهتر و خوشگل تر هستن اما بازم میخوای منو وزندگیمو ب باد بدی منو با هر هرزه ایی اشتباه گرفتی ...!!
نامجون :
نمیدونم اما رز با تمام دخترایی ک دیده بودم فرق داشت خوشگلیش .... مهربونیش....لاتیش....کیوتیش....بد اخلاقیش.... راستش همین باعث جذب هزاران مرد و پسر میشد .... وقتی توی چشای نازش نگاه میکنی انگار غرق میشی .... فک میکنم ....دوسش دارم .... ن عاشقشم .... تو دلم گفتم نامجون مگه تو بچه ایی ک بعد از ی هفته دختره رو دیدی عاشق شدی ؟؟؟ بعدش گفتم این ی هفته اندازه ی هزار سال برام گذشته من اونو میشناسم اون صاحب قلبه منه همین و اون مال منه ...هیچکس نمیتونه اونو ازم بگیره ... بعدش رسوندیمشون خونشون کلی تشکر کردن و جین گفت فردا میره پیشه شوگا و اینا ک اونا ناراحت نباشن اما اون ادم بدقوای نبود ک نره... 😉 پشت فرمون نشستم تو فکره رران بودم ک زدم ب یه ماشینی ... اوففف حالا اینو کم داشتم ... بچه ها گفت :
_نامجون حواست کجاس ؟؟
غیر از جیمین ک ب اسمون نگاه میکرد و توی حال و هوای خودش بود ....
پیاده شدم ی دخترع پشت فرمون بود .... تا منو دید ی لبخند مهریون زد ....ایششش.....حالم بد شد...... لباسه دکلته باز قرمز و کفشایه پاشنه بلند قرمز ک تهیونگ از ماشین پیاده شد و گفت :
_هیونگ این همونی بود ک پا رو پای رز داد ....
ی تای ابرومو دادم بالا و گفتم:
+اره ...؟؟؟
با تعجب و نگرلنی نگام کرد و گفت :
_واااااا.... رز دیگه کدوم خریه ....؟؟؟!!!
با این حرفش یقشو گرفتم و گفتم :
+همون دختره ایی ک تویه ی هرزه پا رو پاش دادی ؟؟!!تو پارک ی ساعت پیشه ....
دستشو رو گردنم کشیو دستشو انداختم و گفت :
+گم شوو ... کثافط هرزه .... شانس بیاری فقه ا
عصبی نشم ....
دختره خندید و گفت :
_ همون دختره گدااا ...
زدم یکی تو گوشش مات داشت نگام میکرد جین اومد
بیرون و گفت :
_چخبره ؟؟؟نامجون ؟؟؟
دستمو ب نشونی ساکت بردم طرفش و بعد رومو کردم ب دختره و گفتم :
+میدونی من کیم ؟؟؟....میدونی تو الان ب نامزد من گفتی گدا ؟؟؟؟
دختره ی پوزخند زد و گفت :
_کی هستی ؟چی هستی ؟انگشت کوچیکه پام ؟+میخوای ماسکمو در بیارم تمام دخترای سئول بیوفتن ب جونت تا میخوری بزننت ؟؟
_عددی نیستی بعدشم غلط میکنی 😏
انداختمش رو اسفالت و بعد با لباسش بلندش کردم ک لباسش پاره شد ی مقدارش انداختمش تو ماشینش و گفت :
+حوصله حرف زدن با زیر خوابه پسرای سئول رو ندارم 🙄
بعدش از اعصبانت سرخ شد و رفت .
- ۱۸.۹k
- ۲۹ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط