سوار قطار شدم

سوار قطار شدم،
مقصدم مهم نبود
میخواستم از اینجا بروم
شاید به گذشته
شاید به پایان...
دیدگاه ها (۱)

تو در ضمیرِ منی چگونه از تو گریزم؟!که ناگزیرِ منی ... #حمید_...

در چارچوب پنجره ها شب شعله می کشد با دود گیسوان تو در باددر ...

پُرم از راه از پُل از رود از موج پُرم از سایہ ے برگے در آب چ...

و نترسیم از مرگمرگ پایان کبوتر نیست! مرگ وارونهٔ یک زنجره نی...

بر سکوی خالی، من منتظرمنور، رنگ خوندر سکوت شکسته‌ام.قطار می‌...

شاید بگی لی جه ووک باشه،نمیدونم...با فیلم قطار بوسان کیدرامر...

بار ها و بار ها به چشمانش خیره شدم و برای بازگشت او با نگاهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط