قصد کرده ام

قصد کرده ام
دهخدا را از ابتدا تا آخرین جلدش بخوانم
مرور کنم تک تک واژگان را
بفهمم معنی کلمات را...
میخواهم واژه ای بیابم تا توصیف کند
عشقی را که واقعا عشق باشد...!!
عشقی که صرف فعلش ماندن
قیدش دوطرفه بودن
صفتش مهر و محبت
فاعلش به جای من و تو
ما باشد...
عشقی که از او در آن خبری نباشد...
به راستی
چیره گردیدن دوستی بر کسی
معنای واقعی عشق است؟؟
یا که تعلق قلب به کسی...؟؟
اصلا
کسی میداند که دهخدا را عشقی بوده است؟؟
یا که نه...؟؟
ما را باش
یکبار اشتباه کردیم و از نا بلدش عشق را خواستیم
حال باز هم در حال اشتباهیم...!!
ما را چه به جلد های زخیم و کلفت دهخدا
عشق را در همین غزل های شهریار
خواهیم جست...
دیدگاه ها (۱)

بترس از کسی که مختصات تو را می داند....!!!هندسه روحت را می ش...

دلنوشته های یک استادهمچو کوهی که درونش نم دریا دارددر دلم ...

بیزارم از دنیایی ڪہ میاڹِدڸ‌ها ۅ زباڹ‌ها ، فرسنڪَ‌هافاصلہ اس...

نمیداند دل تنها .!میان جمع هم تنهاستمرا افکنده در تنگیکه نام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط