یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو

یک "برو" بر زبانم آمد به خاطر تو...
و هزاران هزار "بمان"در دلم ماند...
که ماند...
که ماند.....
دیدگاه ها (۴)

من دیوانه نیستم . . . . فقط در خیالم با خیالت بی خیال عالمم ...

گفتم خسته ام... گفت: از رحمت خدا ناامیدنشوید(زمر53) گفتم انگ...

تو تمام زندگیمی که نباشی بی قرارم ...

نـذر کـرده ام صد دور تـسبیح "اهدنا الصراط المستقیم" بخوانم ...

برو نمان..... نرو بمان.....

ببین می‌توانی بمانی، بمان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط