در گذشته از پستوی خیال نور آینده را می دیدیم ؛ رخشان ، ت
در گذشته از پستوی خیال نور آینده را می دیدیم ؛ رخشان ، تابنده ، پر فروغ ، وسوسه کننده.
و گاه به گاه ، آن دم که هوس آن نور تابنده مست مان میکرد افکارمان بی اراده خیز بر میداشت آن گوشه دنج.
ساعت ها می نشستیم به تماشا ، محو سپیدی هویدا شده از طلوع مهر آینده.
.
چشم بستیم ، باز گشودیم و یک آن خود را یافتیم آن سوی پستو ، جایی در آینده ؛ سریع ، غافلگیر کننده ، غیر منتظره .
و چندی بعد ، روزها ، ماه ها و سال ها بعد نفهمیدیم چه شد که هوس برگشت به قبل به جانمان افتاد .
بغض کردیم، نشستیم ، آه کشیدیم و فریاد زدیم : برگردد قدیمی من ، روزگار از من ربوده شده.
باز کز کردیم لب پنجره خیال و به آن سوی دیوار ذهن بال گشودیم ؛ بین آن رفته های دیگر رفته از دست.
و این قصه ما سرگردان های قدر نادانسته ی گرفتار بین دو دنیای همواره دور از دسترس است که کماکان ادامه دارد.
"☘آنوشکا"☘
#پست_جدید #خاصترین #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
و گاه به گاه ، آن دم که هوس آن نور تابنده مست مان میکرد افکارمان بی اراده خیز بر میداشت آن گوشه دنج.
ساعت ها می نشستیم به تماشا ، محو سپیدی هویدا شده از طلوع مهر آینده.
.
چشم بستیم ، باز گشودیم و یک آن خود را یافتیم آن سوی پستو ، جایی در آینده ؛ سریع ، غافلگیر کننده ، غیر منتظره .
و چندی بعد ، روزها ، ماه ها و سال ها بعد نفهمیدیم چه شد که هوس برگشت به قبل به جانمان افتاد .
بغض کردیم، نشستیم ، آه کشیدیم و فریاد زدیم : برگردد قدیمی من ، روزگار از من ربوده شده.
باز کز کردیم لب پنجره خیال و به آن سوی دیوار ذهن بال گشودیم ؛ بین آن رفته های دیگر رفته از دست.
و این قصه ما سرگردان های قدر نادانسته ی گرفتار بین دو دنیای همواره دور از دسترس است که کماکان ادامه دارد.
"☘آنوشکا"☘
#پست_جدید #خاصترین #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۸.۹k
۲۴ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.