گاه می اندیشم

گاه می اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی میشنوی، روی تو را
کاشکی میدیدم.

شانه بالازدنت را،
-بی قید -
و تکان دادن دستت که،
- مهم نیست زیاد -
و تکان دادن سر را که
-عجیب! عاقبت مرد؟
-افسوس! 
کاشکی میدیدم.

من با خود می گویم
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد ؟؟؟


حمید مصدق
دیدگاه ها (۱)

در فکر تو بســتم چمدان را و همین فکر،مثل خـوره افتـاده به جا...

‏فی الواقع خداوند اِند لطافت، اِند بخشش، اِند بی خیال شدن، ا...

‏آنکه بی‌باده کند جان مرا مست کجاست...

‏ﻇﺎﻫﺮﺍً ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺣﻠﯿﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﺑﺎﻃﻨﺎً ﯾﮏ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺭﺟﯿﻢ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط