دلم احساس می خواهد تبِ طولانی و ممتد
دلم احساس می خواهد تبِ طولانی و ممتد
نگاهی نافذ و گیرا نوازش های بیش از حد
صدایی گرم و آرامش ،
نگاهی ،
بوسه ای ،
دستی
چراغِ روشنِ راهی ،
نه برگشتی ،
نه بن بستی
دلم احساس می خواهد ،
از این حال و هوا سیرم
در این دنیای بی منطق ،
بدونِ عشق می میرم
خزان را دوست می دارم ،
چه با باران ،
چه بی باران
لبانم خنده می زاید ،
در آن آرامشِ پنهان
دلم مغرورِ احساس است ،
همانکه میخورد افسوس
همان کوچک ، ولی دریا ،
همان آبیِ اقیانوس
دلم احساس می خواهد ،
لطیف و پاک و پنهانی
نگو عاشق شدن جرم است ،
که حالم را نمیدانی
#fuoad
نگاهی نافذ و گیرا نوازش های بیش از حد
صدایی گرم و آرامش ،
نگاهی ،
بوسه ای ،
دستی
چراغِ روشنِ راهی ،
نه برگشتی ،
نه بن بستی
دلم احساس می خواهد ،
از این حال و هوا سیرم
در این دنیای بی منطق ،
بدونِ عشق می میرم
خزان را دوست می دارم ،
چه با باران ،
چه بی باران
لبانم خنده می زاید ،
در آن آرامشِ پنهان
دلم مغرورِ احساس است ،
همانکه میخورد افسوس
همان کوچک ، ولی دریا ،
همان آبیِ اقیانوس
دلم احساس می خواهد ،
لطیف و پاک و پنهانی
نگو عاشق شدن جرم است ،
که حالم را نمیدانی
#fuoad
۹۴۲
۰۵ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.