امروز وقتی دنبالت می گشتم اندوه رفته بود توی حرف به حرف

امروز وقتی دنبالت می گشتم اندوه رفته بود تویِ حرف به حرفِ شمال و جنوب و شرق و غرب . تویِ جغرافیا .
من دنبالت می گشتم ، اندوه زودتر رفته بود تویِ باد و ابر و رعد و برق، تویِ هواشناسی. امروز وقتی دنبالت می گشتم و نمی یافتمت اندوه ساختمان شده بود بین خیابان ها ، برگ شده بود زیر درخت ها ، مردمک شده بود ، نشسته بود لابلای پلک ها .
امروز وقتی دنبالت می گشتم اندوه رفته بود توی دنیا . توی همه چیز ، همه چیز ، بین لحظه ها...

👤 #سید_طه_صداقت
#مدل_لباس
دیدگاه ها (۲)

در میان مه باله می رقصمشبنم پیشانی ام را میبوسدبرگ دستم را م...

ای روشنیِ زندگی‌ام صبح قشنگ استوقتی‌که بخوانم زِ نگاهت غزلی ...

پیراهنت،خانه ی امن من ...پیراهنی که با در آغوش گرفتنش شکوفه ...

وای که چقدر شادی و شیرین‌کامی انسان را خوشرو و زیبا می‌کند. ...

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 2)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط