قلدر مدرسه ( پارت ۲۷ )

[ !هیچکدوم از وقایع واقعی نیست! ]

سوآ: ارا *اروم*
سوآ: اونی
سوآ: هوی
محکم میزنم به بازوش
ارا: آخخخخخ، چته
سوآ: چنان تو فکر بودی صدامو نشنیدی... چیزی شده؟
ارا: نه من داشتم درسمو میخوندم
سوآ: بازم اون عوضی اذیتت کرده*حرصی*
ارا: عوضی کیه؟ نه بابا ، بم کلی خوراکی داده
سوآ: وااااااتتتت
ارا: خودم هنو هنگم
خودم ریختم پشمام مونده
سوآ: کوکم به من خوراکی داد
ارا: ها؟ *تعجب*
سوآ: اینا چشونه؟
ارا: آدم شدن *خنده*
میخندم

// ویو کوک //
میرم پیش ته به یه چیز خیره شده بود نگا کردم دیدنم اراعه😂
کوک: ته
کوک: تهیونگ
کوک: هیونگ
دستمو جلو چشش تکون میدم
ته: ها بله؟
کوک: چه خبرا
ته: تونستم کمی دلشو به دست بیارم *خوشحال*
کوک: منممممم
ته: حالا باید پلن بعدیو بچینیم....
مدیر اومد تو کلاس
مدیر: بچه ها میخواستم بگم فردا شب جشن سالگرد تاسیس مدرسس و جشن بزرگی برگزار میشه و میخوام که همه تون حضور داشته باشین ، قرار خوش بگذره
همه جیغ و دست و لیلیلی
ته: فردا بهترین فرصته اعتراف کنیم بهشون
کوک: باوش خوبه

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
دیدگاه ها (۲)

قلدر مدرسه ( پارت ۲۸ )

تولد جین مبارکککککککک

قلدر مدرسه ( پارت ۲۶ )

قلدر مدرسه ( پارت ۲۵ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط