تو هم به فکر منی حاضرم قسم بخورم

تو هم به فکر منی حاضرم قسم بخورم
همین زمان علنی حاضرم قسم بخورم

به شوق وصل تو هر روز روزه میگیرم
و با چنین دهنـــــی حاضرم قسم بخورم

که مثل من، تو هم ازاین فراق دلتنگی
به فکر آمدنی حاضرم قســم بخورم

تو در میان کسانیکه بینشان هستی
طلای در لجنی حاضرم قسم بخورم

سکوت میکنی اما در انتهای سکوت
لبالب از سخنی حاضرم قسم بخورم

دلت بهانه و جمعی به فکر صید تو اند
برای اینکه زنی حاضرم قسم بخورم

از این غزل خوشت آمد و مانده ای که از آن
چگونه دل بکنی حاضرم قسم بخورم
دیدگاه ها (۲)

یک نقطه هم خط می شود...گاهی!من، باتوصدهانقطه...خندیدم...یک ع...

گاهییک پیراهن چهارخانه‌ی مردانه هم حتیمی‌تواندخانه‌ی آدم باش...

تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شداز بس که استخاره زدم تا ببین...

دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی...حرم قبله،حرم کعبه،ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط