من زمستانم،بهارانم تمامش مال تو
من زمستانم،بهارانم تمامش مال تو
بغض ابرم،فصل بارانم تمامش مال تو
سرزمینی خشکم ودیگرندارم رویشی
سبزیِ هرباغ وبستانم تمامش مال تو
گل دگررفته زمن،معنا شدم دریک خزان
گلشنِ پای درختانم تمامش مال تو
قصدآبادی مکن زیرا ندارم یک نشان
لحظه های گُنگ و ویرانم تمامش مال تو
بی تودر آرامشم،دریایی ام بی اضطراب
موجهای بی خروشانم تمامش مال تو
من "سپهرم" زاده ویرانه تنهایی ست
شام تارم،روزگارانم تمامش مال تو....
بغض ابرم،فصل بارانم تمامش مال تو
سرزمینی خشکم ودیگرندارم رویشی
سبزیِ هرباغ وبستانم تمامش مال تو
گل دگررفته زمن،معنا شدم دریک خزان
گلشنِ پای درختانم تمامش مال تو
قصدآبادی مکن زیرا ندارم یک نشان
لحظه های گُنگ و ویرانم تمامش مال تو
بی تودر آرامشم،دریایی ام بی اضطراب
موجهای بی خروشانم تمامش مال تو
من "سپهرم" زاده ویرانه تنهایی ست
شام تارم،روزگارانم تمامش مال تو....
۴۳۷
۱۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.