عجب وفایی داره این دلتنگی
عجب وفایی داره این دلتنگی
تنهاش که میزاری میری تو جمع
وکلی میگی و میخندی
بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون
می ایسته بغل دستت
دست گرمشو میذاره رو شونت
در گوشت میگه
خوبی رفیق؟
بازم خودم و خودت..
تنهاش که میزاری میری تو جمع
وکلی میگی و میخندی
بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون
می ایسته بغل دستت
دست گرمشو میذاره رو شونت
در گوشت میگه
خوبی رفیق؟
بازم خودم و خودت..
۹۷۴
۱۳ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.