بوی زلف او

بوی زلف او

حواسم را پریشان کرد

و رفت...


#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۶۴)

مرا گر دوستی با او به دوزخ می‌برد شاید به نقد اندر بهشتَست آ...

از مـن خسته به شیرین که رسـاند خبری ؟کز ف‍ـراق تـو چِـها بر ...

ﺧﺮﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﺥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﯿﻨﻢﺍﻭ ﮐﻨﺪ ﻧﺎﺯ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺗﻤﺎﺷﺎ...

من زِ فکر تو به خود نیز نمی پردازم#سعدی

نیست بویِ آشنا را تاب غربت بیش از ایناز نسیم صبح بوی یار می‌...

صبح شد، برخیز مطرب! گوشمال ساز دهعیشهایِ شب پریشان گشته را آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط