من بودم و دلواپسی و یک

من بودم و دلواپسی و یک
دل خسته

تو بودی همان کس که به این
دل بنشسته

تو رفتی و از رفتن تو
مانده برایم

رسوایی عشق تو و
یک قلب شکسته
دیدگاه ها (۳)

دلم تنگ شده برای یک حادثه ...حادثه ای شبیه کوبیدن باران به پ...

تا ڪہ دلتنگ شدم نام تو را داد زدم کاش میشد بنویسم کہ چ...

شوق دیدار تو را دارم نمی آیی چرا؟مثل باران ، تند میبارم نمی ...

گفتم به هیــــچکس دل خـــود رانمـــی دهماما دلم برای همان هی...

عمر دلم ببین بدون تو میگذره سخت.‌..ببین دگر خسته شده برای عا...

رفتی صابر...رفتی و دل مردمانت شکست.تو نه تنها بازیکن میدان ب...

قلب از اینکه تو بیای از زندگی خسته بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط