angels in the hell part2
#hyunlix
چانین:
علامت چان÷ علامت ای ان= علامت هیون+ علامت فلیکس _
÷راستی کسیو پیدا کردین؟÷
×بله قربان..... امروز به اینجا میان×
چان سوال دیگه ای نپرسید و رفت تا به کار هاش برسه. بنگ چان یه خواننده استرالیایی معروف بود که داخل یکی از کمپانی های کره جنوبی کار میکرد......
دقایقی بعد:
وقتی اون کمپانی بزرگ رو دید دهنش تا زمین باز شده بود ..! سرشو تکون داد تا از تعجب در بیاد.
وقتی وارد کمپانی شد همه بهش تعظیم کردن اونم در جواب سرشو تکون میداد. با کمک یکی از کارکنان وارد اتاق شد و با یه شیطان بسیار زیبا که همرو شیفته ی خودش میکنه رو به رو شد!
=سلام....= گفت و کمرشو خم کرد.
پسر قدبلند که محو زیبایی اون پسر کیوت شده بود بعد کمی مکث کمرشو خم کرد.
÷سلام خوشبختم .... من بنگ چان هستم. میتونی من رو با هیونگ صدا کنی÷
=امم حتما هیونگ.... منم از دیدنت خوشبختم و منو با جونگین صدا کن لطفا=
÷باشه... خب راستش من می خواستم باهم یک همکاری داشته باشیم!÷
=خبرش بهم رسیده بود......=
بعد دو ساعت حرف زدن و خداحافظی کردن ای آن، چان توی اون اتاق تنها شده بود و با خودش حرف میزد.
÷واییییییییییی خیلی کیوت بودددد باورم نمیشهههههه÷
همینطور که بالا و پایین میپرید گوشیش زنگ خورد. با دیدن اسم روی اسکرین لبخندی زد.
÷بله فلیکسم!÷
Finished part 2
چانین:
علامت چان÷ علامت ای ان= علامت هیون+ علامت فلیکس _
÷راستی کسیو پیدا کردین؟÷
×بله قربان..... امروز به اینجا میان×
چان سوال دیگه ای نپرسید و رفت تا به کار هاش برسه. بنگ چان یه خواننده استرالیایی معروف بود که داخل یکی از کمپانی های کره جنوبی کار میکرد......
دقایقی بعد:
وقتی اون کمپانی بزرگ رو دید دهنش تا زمین باز شده بود ..! سرشو تکون داد تا از تعجب در بیاد.
وقتی وارد کمپانی شد همه بهش تعظیم کردن اونم در جواب سرشو تکون میداد. با کمک یکی از کارکنان وارد اتاق شد و با یه شیطان بسیار زیبا که همرو شیفته ی خودش میکنه رو به رو شد!
=سلام....= گفت و کمرشو خم کرد.
پسر قدبلند که محو زیبایی اون پسر کیوت شده بود بعد کمی مکث کمرشو خم کرد.
÷سلام خوشبختم .... من بنگ چان هستم. میتونی من رو با هیونگ صدا کنی÷
=امم حتما هیونگ.... منم از دیدنت خوشبختم و منو با جونگین صدا کن لطفا=
÷باشه... خب راستش من می خواستم باهم یک همکاری داشته باشیم!÷
=خبرش بهم رسیده بود......=
بعد دو ساعت حرف زدن و خداحافظی کردن ای آن، چان توی اون اتاق تنها شده بود و با خودش حرف میزد.
÷واییییییییییی خیلی کیوت بودددد باورم نمیشهههههه÷
همینطور که بالا و پایین میپرید گوشیش زنگ خورد. با دیدن اسم روی اسکرین لبخندی زد.
÷بله فلیکسم!÷
Finished part 2
۱.۹k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.