آی الله آقای حاج شیخ محمد علی اراکی یکی از علماء بزرگ حو

آیة الله آقای حاج شیخ محمد علی اراکی یکی از علماء بزرگ حوزه علمیه قم است، که کسی در تقوی و عظمت مقام علمیش تردید ندارد مؤلف کتاب گنیجه دانشمندان در جلد دوم نقل می کند:

در شب سه شنبه 26 ربیع الثانی 1393 برای مؤلف فرمودند:

دخترم که همسر حجت الاسلام آقای حاج سید اراکی است می خواست به مکه مکرمه مشرف شود و می ترسید نتواند در اثر ازدحام حجاج طوافش را کامل و راحت انجام دهد.

من به او گفتم: اگر به ذکر « یا حفیظ یا علیم» مداومت کنی خدا بتو کمک خواهد کرد.

او مشرف بمکه شد و برگشت. در مراجعت یک روز برای من تعریف می کرد که من با آن ذکر مداومت می کردم و بحمدالله اعمالم را راحت انجام می دادم تا اینکه یک روز در موقع طواف جمعی از سودانیها، و ازدحام عجیبی را مشاهده کردم.

قبل از طواف با خود فکر می کردم که من امروز چگونه در میان این همه جمعیت طواف کنم؛ حیف که من در اینجا محرمی ندارم تا مواظب من باشد، مردها به من تنه نزند. ناگهان صدایی شنیدم که؛ کسی به من می گوید: متوسل به امام زمان بشو؛ تا بتوانی راحت طواف کنی.

گفتم: امام زمان کجاست؟

گفت: همین آقا است که جلو تو می رود.

نگاه کردم دیدم آقای بزرگواری پیش روی من راه می رود و اطراف او بقدر یکنفر خالی است و کسی در آن حریم وارد نمی شد. همان صدا بمن گفتک وارد این حریم بشو و پشت سر آقا طواف کن.

من فوراً پا در حریم گذاشتم و پشت سر حضرت ولی عصر علیه السلام می رفتم و بقدری نزدیک بود که دستم به پشت آقا می رسید! آهسته دست به پشت عبای آنحضرت گذاشتم و به صورتم مالیدم؛ و می گفتم: آقا قربانت بروی ای امام زمان فدایت بشوم، و بقدری مسرور بودم که فراموش کردم به آقا سلام کنم.

خلاصه همین طور هفت شوط طواف را بدون آنکه بدنی به بدنم بخورد و آن جمعیت انبوه برای من مزاحمتی داشته باشد انجام دادم. و تعجب می کردم که چگونه از این جمعیت انبوه کسی وارد این حریم نمی شود.

چون او حتماً خواسته اش همین بوده و سؤال و حاجت دیگری از آن حضرت نداشته است، به خواسته اش می رسد
دیدگاه ها (۲)

مرحوم عراقی در دار السلام از یکی از صلحائ و خوبان حکایت والد...

در کتاب داستانهای حج می نویسد: به نقل از داستانها و پندها: ...

در کتاب ریاحین الشریعه از قول سید بزرگوار مرحوم سید عبدالله ...

صاحب کتاب ریاحین الشریعه می نویسد: فاضل جلیل القدر سید علی ا...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳

شبی از حرم حضرت رضا (ع) به طرف مدرسه می آمدم در آن شب بسیار ...

شوهر دو روزه. پارت پایانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط