توی تنهایی خودم بودم

توی تنهایی خودم بودم
یک نفر آمد و سلامی کرد ...

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۵)

مردم خبری نیست رهایم بکنید... "علیرضا آذر "

من اشک نخواهم ریخت این بغض خدادادیست ... #علیرضا_آذر

من سوالم پُرِ پرسیدن و بی‌هیچ جوابمرده‌شورِ شب و روزِ من و ا...

پیش چشم همه از خویش یلی ساخته امپیش چشمان تو اما سپر انداخته...

ساعت ۲ شب بود توی سپر مارکت بودم تنها در حال گذاشتن نودل در ...

ساعت 1 شب بود در حال گذاشتن نودل ها توی قفسه بودم که صدای زن...

امروز داشتم با خودم حرف میزدم یهو تفم پرید تو گلوم نزدیک بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط