قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
تاثیر کلام ریشه در افکار آدمی دارد که در عمل ظهور پیدا می کند و «قل» گفتن، نشانه در باور های اعتقادی دارد.
«اعوذ» پناه بردن و زیر بال و پر قدرتمندی خود را جای دادن است. بچه ها در مشکلات به والدین خود پناهنده می شوند و انسان ها و یا دولت ها در مواجه با خطر به دنبال قوی تری می روند تا در پناه او قرار گیرند. برخی از حکومت ها در پناه ناتو، آمریکا، روسیه و یا ... یعنی در پناه آنها قرار گرفته اند.
«برب» یعنی مربی و آموزگار. خداوند همه را با قوانین آزادانه ای در جهت رشد کمال می بخشد. یک مدرسه را فرض کنید که معلم به همه دانش آموزان تربیت و دانش را می آموزد حال ممکن است که عده ای سر کلاس بی توجهی کنند و عده ای هم زرنگ باشند و به تعالی دست یابند.
خداوند مربی این جهان هستی می باشد و هرگاه که قرار است توجه ما به آموزگاری خداوند جلب شود از « رَب » استفاده شده. اما دانش اموزان زیرک مانند پیامبران و امامان و صالحان و همه اشخاص با ایمان و اونهایی هم که زیرک نبودند به گذشتگان و کتاب و نظام هستی توجه نکرده اند و حقایق را مخفی کردند.
«الفلق» حکایت از شکفتن دارد. هر چیز نو ظهور یا غیر آشکاری که آشکار می شود مانند خورشید در صبحگاهان و یا دانه ای که سر ازخاک بیرون می آورد و یا در عصر تکنولوژی می گوییم ظهور تلوزیون، موبایل، اینترنت
هر شکفتنی ممکن است با آسیب هایی همراه باشد حتما این واژه ها آشنا هستند: موبایل خوبی هایی دارد و خطراتی. اینترنت منافعی دارد و ضرر هایی. خورشید سودمند است و مضراتی هم دارد. نتیجه: هر شکفتنی، هر پدیده ای با خود خطراتی را به همراه دارد.
مفهوم کلی آیه در پناهنده شدن به مربی جهان هستی می باشد از هر پدیده ای که نو ظهور است و بارزترین آنها طلوع خورشید است و هر رخداد جدیدی در زندگی فردی و اجتماعی. اگر ماشین خرید کنیم در زندگی فردی ما اتفاق جدیدی شکفته است که از خطرات آن به مربی خود پناه می بریم.
تاثیر کلام ریشه در افکار آدمی دارد که در عمل ظهور پیدا می کند و «قل» گفتن، نشانه در باور های اعتقادی دارد.
«اعوذ» پناه بردن و زیر بال و پر قدرتمندی خود را جای دادن است. بچه ها در مشکلات به والدین خود پناهنده می شوند و انسان ها و یا دولت ها در مواجه با خطر به دنبال قوی تری می روند تا در پناه او قرار گیرند. برخی از حکومت ها در پناه ناتو، آمریکا، روسیه و یا ... یعنی در پناه آنها قرار گرفته اند.
«برب» یعنی مربی و آموزگار. خداوند همه را با قوانین آزادانه ای در جهت رشد کمال می بخشد. یک مدرسه را فرض کنید که معلم به همه دانش آموزان تربیت و دانش را می آموزد حال ممکن است که عده ای سر کلاس بی توجهی کنند و عده ای هم زرنگ باشند و به تعالی دست یابند.
خداوند مربی این جهان هستی می باشد و هرگاه که قرار است توجه ما به آموزگاری خداوند جلب شود از « رَب » استفاده شده. اما دانش اموزان زیرک مانند پیامبران و امامان و صالحان و همه اشخاص با ایمان و اونهایی هم که زیرک نبودند به گذشتگان و کتاب و نظام هستی توجه نکرده اند و حقایق را مخفی کردند.
«الفلق» حکایت از شکفتن دارد. هر چیز نو ظهور یا غیر آشکاری که آشکار می شود مانند خورشید در صبحگاهان و یا دانه ای که سر ازخاک بیرون می آورد و یا در عصر تکنولوژی می گوییم ظهور تلوزیون، موبایل، اینترنت
هر شکفتنی ممکن است با آسیب هایی همراه باشد حتما این واژه ها آشنا هستند: موبایل خوبی هایی دارد و خطراتی. اینترنت منافعی دارد و ضرر هایی. خورشید سودمند است و مضراتی هم دارد. نتیجه: هر شکفتنی، هر پدیده ای با خود خطراتی را به همراه دارد.
مفهوم کلی آیه در پناهنده شدن به مربی جهان هستی می باشد از هر پدیده ای که نو ظهور است و بارزترین آنها طلوع خورشید است و هر رخداد جدیدی در زندگی فردی و اجتماعی. اگر ماشین خرید کنیم در زندگی فردی ما اتفاق جدیدی شکفته است که از خطرات آن به مربی خود پناه می بریم.
۱.۳k
۲۶ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.